تردیدی نیست همه ی ما، تلاش داریم از بودن مان در دنیا و داشته های مان لذت ببریم و به آرامش دست یابیم طبیعی است هرکس به نسبتِ فراخور دانش و اراده و دور اندیشی که دارد باید تلاش کند در ابعاد مختلف، امروزش برتر از دیروزش باشد که شور بختانه چنین نیست زیرا تعداد معدودی در جهتِ تهذیب و کمالجویی و علم آموزی و ارسال توشه برای آخرت گام بر می دارند باید بپذیریم همه ی ما(مگر مخلصین) در معرض آسیبِ نگاهِ شیطان قرار داریم زیرا نفس اماره و خودخواهی و بیشتر خواهی و میز و مقام خواهی و ریاست طلبی و دهها خواسته ی دنیایی اجازه نمی دهند بر خلاف او(نفس) و زیاده خواهی اش تصمیم بگیریم،در این جا کار برای زنان و مردانی که صلاحیت امر به معروف و نهی از منکر دارند دشوارتر می شود زیرا اگر به عرصه نیایند و از زیر بار مسؤلیتِ خطیری که شرع بر عهده ی آن ها گذاشته شانه خالی کنند باید در سرایی دیگر، پاسخگوی زندانیانِ روحی کسانی باشند که ناآگاهانه تسلیم آرزوها و چشم و همچشمی های بی حاصل شدند و در این راه بی ثمر مرگ تدریجی را به جان خریدند باید قبول کنیم ما در دنیای آشفته ای زندگی می کنیم که تربیت فرزندانمان نیز مانند گذشته،دست خودمان نیست و یا بخشی از تربیت فرزندانمان به عهده ی پدر و مادر است، باید قبول کنیم در یک تقسیم ناعادلانه،سهم محیط و فرهنگ و مدرسه و دستگاه های عریض و طویلِ تلگرام و توئیتر و اینستاگرام و فیس بوک و... از سهم والدین در تربیت فرزندان بیشتر است و یا می شود گفت:آن ها نقش اصلی را در تربیت عزیزانمان بر عهده دارند جوان امروز از کودکی با گوشی هایی انس گرفته که طول و عرض آن، به اندازه ی نان بربری و حتی لنگِ است و از آن،سخن صواب و ناصواب و عکس های خواسته و ناخواسته را می بیند و می شنود زنگ خطر از سال ها پیش برای این نسل و نسل های بعدی به صدا در آمده ولی کو گوش شنوا؟همانگونه که ملاحظه فرمودید زندان ها را خود می سازیم و روح و روان مان را که می تواند به کهکشان سفر کند زمینگیرش می کنیم و از همه بدتر به آن فخر هم می کنیم،البته نمی خواهیم بذر نومیدی بکاریم زیرا باید خوشحال باشیم که به گواهی تاریخ در تمام اعصار، انسان های مهذب و عالم و عادل و فاضل و متقی در حوزه ی علم و علم آموزی و کارگری و دانشگاهی و بازاری و ... وجود داشته و دارد که مایه ی برکت و افتخار مذهب و فرهنگ و شهر و کشورمان بوده اند،خوش بختانه فراوانند مردان و زنان و جوانان نیک سیرتی که هر گز رنگ زندانِ خوساخته را ندیده اند و هیچ تعلق خاطری چون غل و زنجیر بر دست و پایشان نیست اینان،در رده ی سنی جوان و میانسال و پیر، مربوط به دنیای دیگری هستند که من و شما گویی نسبت به آن ها و آن ها نسبت به ما بیگانه اند خداوند یار نگهدارشان باد.
پروردگارا!
از تو قلبى سالم، و زبانى راستگو مىخواهم، و در برابر آنچه از من مىدانىآمرزش مىطلبم، و از تو بهترین چیزى را که به آن دانایى خواستارم، از شر هرچه بهآن عالمى به تو پناه مىآورم، زیرا که تو مىدانى و ما نمىدانیم، و تو داناىنهانهایى».
بهمن آبادخبر...