بهمن آبادخبر

متن مرتبط با «قضاوت» در سایت بهمن آبادخبر نوشته شده است

مثلث قضاوت و غیبت و تهمت(1)

  • چقدر راحت و بی آنکه از حال و روز و باطن زندگی دیگران با خبر باشیم سوار بر مرکب قضاوت و تهمت و غیبت می شویم و می تازیم شاید دلیل عمده اش این باشد که قضاوت کردنِ دیگران و غیبت کردن و تهمت به این آن آسان و ارزان است! چنین گناهانی در عالم سیاست بدیهی است ولی این اتفاق وقتی غم انگیز می شود که فرد در قبای مذهب و از نگاه دین به قضاوت دیگران می نشیند و به راحتی کوله بار دشمن فرضی را پر از تهمت می کند این سخن (به قول کلیله و دمنه) بدان آوردم که روز گذشته بنده خدایی از ظلمی که به او رفته بود شکایت داشت حتی پرسید از دست یک آدم هتاک و بد زبان و تهمت زننده جز مقابله به مثل چه می توان کرد؟در جواب گفتم هر گز در پیِ انتقام و حتی پاسخ دهی مباش که او تو را به اندازه خودش پست و پایین می آورد وی می خواهد با تو در افتد تا از شهرت و خوشنامی تو بهره برده و به شهرت برسدوقتی از جورج فورمن پرسیدند تو که در حد محمد علی کلی نبودی چرا با او مسابقه دادی؟ گفت هدف من به شهرت رسیدن بود که از نام و مسابقه دادن با محمد علی به آن رسیدم.مده پاسخ به گفتار سفیهان همان بهتر به خاموشی بکوشی مگر نشنیده ای این نکته ی نغز جواب ابلهان باشد خموشی؟خدا رو شکر دلش با گفته هایم آرام گرفت به ویژه وقتی تأکید کردم در ادبیات و آموزه های دینی ما انتقام گرفتن چندان جایگاهی ندارد بلکه سفارش شده برای طرف مقابل دعا کنید (همان کاری که حضرت مالک اشتر با شخص هتاک کرد)پس بهتر است برای او دعا کنی و از خداوند تمنا کنی تو را از انسان های منفی و شر شیطان و شر همسایه مزاحم,و شر حسود و حسودانو شر بدخواهانو شر دوست بدو شر ریا کارو...محافظت فرماید...ادامه دارد بخوانید, ...ادامه مطلب

  • مثلث قضاوت و غیبت و تهمت(2)

  • و نقل یک حکایتضرب المثلی است که می گویند از روباه پرسیدند شاهدت کیست گفت دمبم(دمم) حالا حکایت تهمت زننده است که وقتی به او گفته می شود حرفی که می زنی تهمت تلقی می شود می گوید: من با همین دو تا گوش خودم شنیدم!یا من با همین دو تا چشمان خودم دیدمو یا از یک آدم درست و حسابی شنیدمقضاوت های نادرست در باره دیگران از همین واژه ها شکل می گیرند ،قضاوت هایی که ممکن است آبرو و حیثیت یک یا چند انسانِ شریف را لکه دار کند شاید نمی دانیم ریز شدن در رفتار و کردار و آمد و رفت و طرز فکر و باور و اعتقاد و چگونه زیستن و داشتن یا نداشتن و فقر و غنیِ دیگران ،فضولی و تجسس (ولا تجسسو) و گناه است و او روز قیامت باید به دلیل تهمت و غیبت و تجسس و بد گمانی،بار گناه دیگری را بر دوش کشدحکایت؛روزی مردی رفت نزد عارف بزرگ گفت؛چند ماهی است در فلان محل خانه ای گرفته ام روبروی خانه ما مادر و دختری زندگی می کنند که هرروز و گاه نيز شب مردان متفاوتى آنجا رفت و آمد دارند بگونه ای که تحمل این وضع برای من دشوار شده!عارف گفت: شايد اقوام باشند؛مرد گفت: نه من هرروز از پنجره نگاه ميکنم گاه بيش از ده نفر متفاوت مي آیند و بعد از ساعتى ميروند.عارف گفت: کیسه ای تهیه کن به تعداد آدم هایی که وارد آن خانه می شوند سنگ داخل آن بینداز و بعد از چندماه کیسه با سنگ هایش را برایم بیاور تا گناهان آن ها را وزن و سنجش کنم.مرد با خوشحالی پذیرفت اما وقتی بعد از چند ماه خواست کیسه را نزد عارف ببرد سنگین بود به عارف گفت:کیسه خیلی سنگین شده اگر امکان دارد شما تشریف بیاورید!عارف فرمود: يک کيسه سنگ را تا کوچه ى من نمی توانی حمل کنی پس چگونه ميخواهى با بار سنگين گناه، نزد خداوند بروى؟ حال برو به تعداد سنگها از همه ی آن ها حلاليت بطلب و اس, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها