الاغ تنها وسیله ی نقلیه آن دوره(1)

ساخت وبلاگ

روزگاری بود که روستای ما ماشین نداشت تنها وسیله ی نقلیه همیشه آماده بکارِ آن زمان چهارپا یا همان خر بود وقتی کسی می خواست به روستای مجاور یا دورتر برود و یا  توان حمل بار سنگین را نداشت دست به دامان الاغ می شد در آن روزگار گرچه همه ی مردم خر نداشتند ولی همسایه و اقوام خردار به داد همسایه بی خر می رسیدند و خرشان را به او می دادند حیوان زبان بسته هم برایش فرقی نمی کرد چه کسی  سوارش می شود و چه نوع بار بر پشتش می گذارند. ذات خر هم که می دانید با صبوری گره خورده،البته همه ی خرها صبور نبودند زیرا خرهایی هم بودند که صاحبانشان به آن ها چموش می گفتند چموش  یعنی بد قلق،لگد زن، سرکش، شیطون ، بد رفتار،وحشی ،بد مرام،رموک،بد جنس و...
به خاطر دارم مرحوم بابا حاجی ما یک خر سفید و چموش داشت این خرِ دمدمی مزاج تا خسته نشده بود اطاعتِ امر می کرد ولی وقتی احساس می کرد از نرمش و اخلاق و رفتار و  اطاعتِ بی چون و چرای وی  سوء استفاده می شود و  بیش از توانش از او کار می کشند نه راکب را به مقصد می رساند و نه بار را به بارخانه.
 خرِ بابا حاجیِ ما وقتی نمی خواست کسی بر پشتش سوار شود و زمانی که با زنجیرهای خَرَکی به جانش می افتادن و یا سیخک مخصوص به تنش فرو می کردند او هم به اصطلاح با علمبازی کردن و جفتک انداختن و به هوا پریدن، راکب بیچاره را نقش بر زمین می کرد و فرار را بر قرار ترجیح می داد.راکب و سرنشین همیشگی خرِ بابا حاجیِ ما اصغر آقا حاج عمویم بود که البته خر هم ایشان را بی نصیب نمی گذاشت و هر دو ماه یک بار دست و پای ایشان را می شکست. به خاطر دارم اصغر آقا مشتری دایمی شکسته بندهای آن زمان بود حتی می شود گفت شکسته بندها در آزمون و خطای جا انداختن و اشتباه بستنِ  محل شکسته شده دست و پای اصغر آقا اوستای قابل شده بودند...
ادامه دارد

بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 199 تاريخ : جمعه 8 آذر 1398 ساعت: 22:36