این مرد شاخ قول اعتیاد را شکسته است!

«در باره آقا مرتضی ...»

در جمع دوستانه سخن بر سر سختی و آسانیِ ترکِ دیوِ  اعتیادبود، هر کس به اندازه شناختی که داشت در این باره سخن گفت؛

اولی گفت؛ترک اعتیاد آن قدرها هم آسان نیست

دومی؛ یک جو همت می خواهد

 سومی؛ اراده آهنین می طلبد

چهارمی؛غیر از رفتن به کمپ ترک اعتیاد غیر ممکن است.

پنجمین نفر و گفت؛این ها فقط حرف است چون هرکس ترک اعتیاد کرده 2 ماه بعد دوباره ادامه داده و روز از نو و اعتیاد از نو...

در این میان یکی از حاضرین که تا آن وقت ساکت بود حرفی زد که باورش سخت می نمود وی گفت:ترک اعتیاد چندان هم سخت نیست اگر معتاد ترک اعتیاد کند اعتیاد هم ترک او خواهد کرد وی در ادامه گفت: نظر من این است که اگر فرد معتاد به فکر اعتبار  و حرمت و زندگی گذشته اش باشد و بداند این راه که می رود به ترکستان است حتما"بر می گردد و راه درست را خواهد رفت او برای اثباتِ گفته هایش آقا مرتضی اسماعیل را مثال زد که پس از سال ها گرفتار شدن در دام اعتیاد روزی از روزها به این فکر می افتد که باید زنجیرها و قفل و بست هایی را که این ماده افیونی بر دست و پایش بسته بگشاید و زندگی و  اعتبار گذشته اش را بدست آورد.

به حرف دوست عزیزم گوش دادم ولی از آنجا که خبر داشتم وی از عنفوان جوانی تن به دود هزار پیچ شیره و تریاک داده چنین ادعایی برایم غیر قابل باور بود تا این که حدود 2 هفته پیش، در یک مراسم محلی آقا مرتضی را سرحال و قبراق و چابک دیدم فرصت را مغتنم شمردم،خیلی آهسته و آرام، شنیده هایم را در باره ترک اعتیادش  در حضور همسرش جویا شدم  ایشان با همان لبخند همیشگی و احساس قدرت و غرور و خوشحال از این که توانسته شاخ قول اعتیاد را در هم بشکند خبر ترک اعتیادش را تأیید کرد و گفت؛10 سال است مصرف را کنار گذاشته و در این مدت هرگز به این مواد لبخند نزده است.همسرش که سال ها زخم و آسیب اعتیاد آقا مرتضی را  با صبر و حوصله تحمل کرده بود با شوق و خوشحالیِ وصف ناپذیری حرف های شوهرش را تأیید کرد و گفت؛ آقا مرتضی بیشتر از 10 سال است که  بدون رفتن به مرکز ترک اعتیاد و کمپ و ...داوطلبانه اعتیادش را کنار گذاشته و در واقع مردانه و قهرمانانه شاخِ قولِ  اعتیاد را شکسته است...

ادامه دارد