قدم نو رسیده مبارکه(2)

ببخشید پسره یا دختر؟

اسمش چیه؟

والله هر کار کردم اسمشو یاد نگرفتم!

آقا منصور هر چه فکر کرد اسم های خاص و لاکچریِ برادرزاده های عزیزش را به خاطر نیاورد دَمی بعد عمو رجبعلی و همسرش ( پدربزرگ و مادر بزرگ دوقلوها) از راه رسیدند پس از تعارفات معمول، قدم نو رسیده ها را تبریک گفتم.

عمو  رجبعلی گفت: قدم نورسیده؟ خیلی وقت پیش، دوقلوها به دنیا آمده اند ماشاءالله برا خودشان مرد و زن شدن!

گفتم؛عمو رجبعلی من خبر نداشتم پیش پای شما از آقا منصور شنیدم خدا را شکر ناصرخان صاحب دو قلو شدند خیلی خوشحال شدم باور کنید بی خبر بودم والا جهت عرض تبریک با اهل منزل  خدمت ناصرخان می رسیدیم از آقا منصور اسم دوقلوه را پرسیدم هرچی فکر کرد یادش نیامد حالا شما بفرمایید اسم شریف نوه های عزیزتان را چی گذاشتید؟

عمو رجبعلی گفت:ما اسمشان را چی گذاشتیم؟آن زمان گذشت که فرزندان برای نامگذاری نوزادشان مشورت می کردند یک بزرگتری هم در گوش نوزاد اذان و اقامه می گفت و برای عاقبت به خیری اش دعا می کرد دوره دوره ی چشم و همچشمی شده هیچکس برای خودش زندگی نمی کند تازه خودشان کم بودند که اسم بچه ها را هم خراب می کنند یکی نیست بگوید به بچه ها چکار دارید؟

گفتم؛عمو رجبعلی بگذریم خواستید اسم دوقلوها را به ما بگویید

عمو رجبعلی چند دقیقه ای فکر کرد وقتی نتوانست به خاطر بیاورد خیلی آهسته به همسرش گفت: تو یادته اسم بچه هارو؟

همسر عمو رجبعلی خندید و گفت:من؟هیچ وقت یاد نمی گیرم!یک  اسم هایی است که ماها تا آخر عمرمان یاد نمی گیریم.

من چندتا اسم پسرانه مثل؛هوشنگ،کیومرث،کوروش،داریوش را به عمو رجبعلی (پدر بزرگ دوقلوها) گفتم

عمو رجبعلی قاه قاه خندید و گفت؛این ها که گفتی همگی اسم آدمیزاد هستند ،اسم هایی که برای نوه های من انتخاب کرده اند به همه چیز شباهت دارد غیر از آدمیزاد...

ادامه دارد