زندگی ذلت بار آمران و قاتلان امام حسین(ع)(7)

«عمر سعد یکی دیگر از چهره های منفور کربلا»

عمر بن سعد را همه می شناسند او پسر سعد بن ابی وقاص صحابی و تیر انداز  مشهور زمان پیامبر(ص) و فرمانده جنگ در زمان عمربن خطاب است

او  توانسته نزد دولتمردان اموی به آب و نان و جایگاه برسد و در بین مردم مقبولیت کسب کند!

پسر سعد گرچه از مال و دارایی دنیا بی نیاز است ولی  او می خواهد به آرزوی دیرینه اش برسد«دست یافتن به ملک پر آوازه ری»

عمر پیش از آمدن عبیدالله به کوفه دست خط حکم امارت «ری»  را داشت ولی اکنون همه چیز فرق کرده،

شهر ملتهب است مسلم ابن عقیل مردم را زیر پرچم خودش گرد آورده و امام حسین(ع) در راه آمدن به کوفه است.

  عبیدالله بن زیاد که شناخت کافی از دنیا طلبیِ عمر دارد از او  می خواهد همراه با سپاهیان تحت امرش  به کربلا برود!

این سعد  با بیش از 4000 نیروهایش در بیرون کوفه اردو زده بود تا به ری برود ولی همه چیز برای عمر به خوبی پیش نرفت.

کوفه آبستن حوادث بود مسلم بن عقیل(س) به نمایندگی از جانب امام حسین(ع) وارد کوفه شده و مردم گروه گروه با ایشان بیعت کرده اند.

از طرفی عمر یکی از امضا کنندگان نامه برای یزید است که  هر چه زودتر نعمان بن بشیر را بر کنار  کرده و امیر لایق تری به کوفه بفرستدیزید هم به خواسته امضا کنندگان عمل کرد و عبیدالله را به کوفه فرستاده پس عمر سعد ناگزیر است در خدمت امیر جدید باشند!

خیانت پسر سعد؛

عبیدالله بن زیاد به محل اختفای مسلم دست یافت جنگ سختی بین مسلم و نیروهای دولتی درگرفت مسلم را با دست های بسته نزد عبیدالله آوردند او امان نامه مسلم را نمی پذیرد مسلم دور و برش را نگاه می کند ابن سعد را می بیند او را نزد خویش می خواند پنهان از دیگران به عمر بن سعد وصیت کرد، اما ابن سعد وصیت مسلم را برای عبیدالله بازگو کرده و به مسلم خیانت ورزید تا جایی که حتی ابن زیاد پلید از چنین خیانتی و لو به ظاهر ابراز نا خشنودی کرد...

ادامه دارد