به یاد شادروان مراد نهالدانی و همسر مرحومه اش صغرا بهمن آبادی

در نوشته ی دیروز سلام بهمن آباد به درو کردنِ محصول در ماه مبارک رمضان و سختی هایی اشاره داشتم که مردان و زنان زادگاهم متحمل می شدند،با همین رویکرد امروز می خواهم کمی آنطرف تر بروم کلاته ی رشید؛جایی که گرمای طاقت فرسای این نقطه از زمین،زبانزدِ خاص و عام است،در این صحرای دور و با آبِ شور می خواهم ازکسی نام ببرم که غریبانه در بهمن آباد زیست و غریبانه در تهران به دیار باقی شتافت،دهه 50  به خوبی با نام مراد نهالدانی آشناهستند ایشان همان طور که از نام شان پیداست نهالدانی بودند ولی در بهمن آباد زندگی می کردند همسر مرحوم،صغرا بهمن آبادی خواهر مرحوم حاج ابوالقاسم کربلایی علی بود که در کوچه ی پدری بنده زندگی می کردند،مرحوم مراد نهالدانی از انسان های شریف و معتقدی بودند که روزه و نمازشان ترک نمی شد به نقل از حاج مرتضی، اخوی بنده، مرحوم مراد در هوای داغِ کلاته رشید با دهان روزه، هربامداد تا نزدیک افطار،برای درو کردنِ محصولِ  گندم و جو، به این نقطه می رفتندتا لقمه ی نان حلال کسب کنند البته دیگران هم بودند مانند مرحوم حسن ملاعلی و...که در وقت مناسب  ان شاءالله به آن ها خواهیم پرداخت.

مرحوم مراد نهالدانی چند سالی هم مسؤلیت اداره حمامِ قدیمِ بهمن آباد را بر عهده داشتند برای روشن و داغ نگهداشتن حمام، ناگزیر بودند به قلب کویر بروند،مرحوم مراد خوب درک کرده بود که تنها با هیزم کویر است که می شود مدت زمان بیشتری آتشدان و دیگِ ویژه حمام را گرم نگه داشت زندگی با همین وضع نفس می کشید تا این که سرانجام،ناگزیر شدند به همراه خانواده شان، مانند خیلی ار بهمن آبادی های دیگر به تهران سفرکنند و به کارگری مشغول شوند که شوربختانه در یکی از روزها و در حالِ انجام کار ساختمانی، از ارتفاع سقوط می کنند و به دیار باقی می شتابند اگر درست گفته باشم مرحوم، دارای 4 فرزند هستند و یا لااقل من 4 نفرشان را می شناسم که از آن میان با عباس آقا و حسین آقا آشنایی بیشتری دارم، امیدوارم هرکجا هستند سلامت و مسرور باشند.بنده به سهم خودم و شما خوانندگان نیز به سهم خودتان و حقی که بر گردن مان هست برای شادیِ روح مرحوم مراد نهالدانی و همسر مرحومه اش صغرا بهمن آبادی فاتحه می خوانیم و صلوات می فرستیم.

کانال تلگرام بهمن آبادخبر اینجا 

https://t.me/BahmanAbad_khabar