روزی که رو به شهر و پشت به روستا کردم(2)

ساخت وبلاگ

وقتی اقوام و همولایتی های شهری شده ام حسن و خوبی های شهر را بر می شمردند خواستم بگویم آن قدرها هم که فکر می کنید کلان شهر تعریف ندارد و شما نیز پیشرفت نکرده اید
خواستم بگویم بر خلاف تصور شما شهری ها ما روستائیان دایم در حال پیشرفت بوده و هستیم که با طیب خاطر و سعی وافر دسترنح خودمان را نوش جان می کنیم
حتی برای تضمین سلامتی شان پیشنهادهایی داشتم ولی ترسیدم مطرح کنم چون می دانستم به دلیل دهاتی بودنم سخنم را نمی پذیرند
می خواستنم بگویم بندگان خدا از کوزه ی سفالی برای تصفیه ی آب استفاده کنید که هزار برابر بهتر است از اب های داخل پلاستیکِ زیان آور (معدنی)
می خواستم بگویم به جای قرار دادن نان در سفره های پلاستیکِ سرطان زا برکت خدا را در سفره پارچه ای بگذارید.
می خواستم بگویم نان را که داخل یخچال می گذارید تازگی اش را از دست می دهد و بیات می شود بهتر است به اندازه ی مصرف خریداری کنید
می خواستم بگویم با چشم و همچشمی به دیگران زندگی را بر خودتان سخت نکنید
می خواستم بگویم به جای این همه دوندگی کمی هم زندگی کنید
می خواستم بگویم قبل از اینکه به دست دیگران نگاه کنید به داشته های خودتان فکر کنید و شاکر باشید
می خواستم بگویم زندگی در شهر مزایا دارد ولی از هوای پاک و فضای آرام و محبت آمیز روستا بر خوردار نیست و بدتر اینکه ساکنان شهر نسبت به هم غریبه هستند و هیچ صمیمیتی بین آنان وجود ندارد
می خواستم بگویم من در همین مدت کوتاهی که به شهر آمده ام شاهد رنج و امراض فراوان مردم بودم لطفا" مراقب باشید دچار بیماری افسردگی و اضطراب نشوید ...

بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 19 تاريخ : پنجشنبه 10 اسفند 1402 ساعت: 13:41