گزارشی کوچک از عاشورای بزرگ(8)

قرائت نامه های اهل کوفه؛

فرستادگان همگی نزد حسین(ع) رسیدند حضرت نامه ها را قرائت کرد و از آن ها اوضاع و احوال مردم را پرسیدند و سپس این نامه را نوشت به هانی بن هانی سُبیعی و سعید بن عبدالله حنفی که آخرین پیک های مردم کوفه بودند سپرد،

بسم الله الرحمن الرحیم،

از حسین بن علی به همه ی مؤمنین و مسلمین:هانی و سعید با نامه هایتان آخرین کسانی بودند که نزدم آمدند- هرچه گفتید و ذکر کردید را فهمیدم حرف اکثر شما این است که ما پیشوایی نداریم لذا نزد ما بیا که شاید خدا به واسطه ی شما ما را گردِ محور حق و راه راست جمع کند.

برادر،پسر عمو و فرد مورد وثوق خانواده ام(مسلم بن عقیل) را به سوی شما فرستاده ام مأمورش نموده ام وضع و نطرتان را برایم گزارش دهد اگر نوشت که نظر همه ی شما و فضلا و عقلایتان همان است که پیک هایتان به من رسانده اند و در نامه هایتان خوانده ام ان شاءالله به سرعت نزد شما می آیم قسم به جانم کسی امام نیست مگر آن که عامل به قرآن باشد و بر اساس قسط عمل نماید و در گرو حق و حقیقت باشد و نفس خویش را بر خواست خدا وا دارد.والسلام.

 سفر مسلم بن عقیل به کوفه،

حسین(ع) مسلم را خواست و با قیس بن مسهر صیداوی و عمارة بن عبید سلولی و عبدالرحمن بن عبدالله بن کِدِنی ارحبی به کوفه فرستاد مسلم را به تقوای الهی و مهربانی با مردم و کتمان مأموریتش سفارش کرده و فرمود:اگر دید مردم متحد و جمع هستند فوری به وی اطلاع دهد.