محمد حسن و رعنا هر دو عاشق بچه بودن اما...(4)

رعناگفت:مادر محمد رضا و زبیده خانم چند روزی است از یک دعانویسی حرف می زنند که با دعاهاش معجزه می کند، راستش،من تحت تأثیر حرف های خوبشان قرار گرفتم آن ها گفتند کافی است براتون سرِ کتاب  باز کند، محمد حسن جان؛با حرف هایی که از این دو نفر شنیدم اطمینان دارم اگر برویم نزد دعا نویس،همین امسال صاحب فرزند می شویم به خدا حرف شان راست  ودرست است،
آخه کی فکر می کرد اقدس خانوم بعد از این همه سال بچه دار بشود، خودش 50 بار به من گفته بود دکترها جوابش کرده اند.
شاید باور نکنی همین دیروز با دوتا چشمان خودم اقدس خانوم رو  دیدم در حالی که دست بچه اش را گرفته بود و توی خیابون قدم می زد،ما از اول هم اشتباه کردیم عقلمان را دادیم دست دکترهایی که چیزی حالیشون نیست،
وقتی آدم خدا و پیغمبر  و امام زاده ها را رها کند و همه چیز رو خرافات بداند باید هم از این مطب به آن مطب برود،ما حتی حرفِ 8 سال پیشِ رقیه خانم که پیشنهاد کرد برویم پای درخت چنار قدیمیِ حسین آباد دخیل ببندیم را گوش نکردیم،صدبار گفت اون درخت مرادِ خیلی ها رو داده و خانم های زیادی حاجت گرفته اند،خدا به سر شاهده ما اگر از روز اول رفته بودیم امام زاده،الآن بچه مان مدرسه می رفت،ای ای ای،صدبار گفتم شوهرم عزیزم یک بار حد اقل یک بار هم شده به حرفم گوش کن بیا آرام و ساکت برویم یک نخ ناقابل ببندیم  به درختِ سر چشمه که دور هم نیست،والله  تا حالا 1000 نفر دخیل بسته اند و حاجت گرفته اند یک نخ بستن کاری داشت؟هی گفتی اینا همش خرافات و الکی است یادت هست آقای دعا نویس چه حرفِ قشنگی زد؟ گفت:داخلِ خاکستر تنورِ محل زندگی جن هست نباید روی آن ها آب بریزی اگر بر روی خاکستر، آب جوش بریزی یا لگد کنی باعث مرگِ بچه جن ها می شود و  آن ها نمی گذارند زن یا مرد بچه دار شود.
 در هر حال، زن نازا یا  باید پیش ملا برود و دعا بگیرد یا برای دور کردن جن، شیر سگ یا گوشت خوک بخورد،
 شوهر خوبم من اطمینان دارم این چیزها نتیجه بخش هستند از قدیم، چون مردم به همین چیزها اعتقاد داشتند همیشه تندرست بودند.
ادامه دارد