خاطره ی من از مجلسی که با اصرار دعوت شدمی ولی...(2)

نقل از قسمت اول:اول پرسیده کردند:اسم خود را برایمان بازگو،در جواب گفتمی: قاسم ملا هستمی، تا نام خویش گفتمی همگی خنده ی جمعی نمودندی و هر کسی با بذله وکنایه و آشکار،مرا و  نوشته جاتم و اندیشه ام را به سُخره گرفتی،و فرمایش همی داشتندی،قاسم ملا چون شناخته همی شدی،تو  را نشاید که بر جای فرهیختگان و دانش پروران، جلوس کرده و سخن همی گویی،

در ادامه گفته داشتند:کج فکری و اندیشه ات،از وبلاگ های بی خودت همی پیداست .با این حرفها سُخره در سُخره گردیدمی و سرمایه ی خنده بازار  و دست آویزِ این و آن شدمی،ولی خوشبختی وقتی برایم آغوش گشودی که کسی دیگر فرمایش تازه همی کردی تا از من آزمایش و  امتحان همی دارند قبول داشتمی و مرا با اینگونه پرسش ها امتحان همی کردند:

پرسش: عشق چند بخش می شود؟

جواب دادم:دوبخش،دوستم آرام گفت :کودن! تو آنچه را یک بخش است گفته نمایی دوبخش

ممتحن گفته کرد :عشق را از ازل تا کنون همان یک بخش بوده چگونه می پنداری دوبخش است؟

جواب همی داشتمی :البته سه بخش می باشد لیکن تقیه همی دارم.

ممتحن گفته کرد: کار خویش را بتر نمودی ما گفته کردیم یک بخش تو دو گفته نمودی اکنون سه بخش گفته نمایی این چطور است؟

عرضه داشتمی عشق را شاخ وبرگی به وفور است وهر شاخه  را چندین بخش است من تقیه همی نمودمی .

ممتحن گفته کرد پس همه را گفته کن .

من هم عشقها را چنین گفته کردم

عشق بَدَلی

عشق واقعی

عشق لحظه ای

عشق هوسی

عشق عاطفی

عشق مقطعی

عشق شرطی

عشق ساری

عشق خالی

عشق شهوانی

عشق روحانی

عشق رنگی

عشق ننگی

عشق..............

گفتند : بس باشد دگر چیزی بگوی(چیز دیگه ای بگو)

گفته  کردم:وعشق هم دو بخش باشد بخش اول زن وبخش دوم مرد 

عشق سه بخش می باشد پدر – مادر – فرزند

عشق بیخود عشق مال است، دائما" در قیل وقال است

عشق دانش مثل جان است / صاحبش جنت مکان است

باز هم پرسیده کنید واگر مرا انداخته به بیرون کنید عشق یک بخش نشاید گفته کنم که عشق دو بخش همی باشد.

 آری دوست نکوی من، عشق از ازل به دو قسمت مساوی تقسیم همی کردند ما را نشاید که ریاضی والفبای عشق وزندگی دانسته کنیم بایست که در کلاس آموزش عشق وزندگی شراکت همی کنیم تا به این لطف آدم نیز شویم زیرا ما شبه انسانیم وبَدَل عشق را دانسته کنیم.

البته بخشایشتان نصیب قاسم ملا شود زیرا قصد نجات عشق بوده نه تمسخر عشق