بهمن آبادخبر

متن مرتبط با «امروز» در سایت بهمن آبادخبر نوشته شده است

درد سرهای با کلاس و امروزی بودن(1)

  • وقتی دَوَندگی جای زندگی را می گیرد...از وقتی مردم به دو دسته ی دهاتی و شهری و متمدن و بی تمدن و با کلاس و بی کلاس تقسیم شدند فاصله ی دل ها نیز روز بروز بیشتر شدبا فاصله و شکافِ طبقاتی و ظهور پدیده ی تکنولوژی صله ارحام و دید و بازدیدها و شب نشینی ها و نگاه های چهره به چهره نیز فراموش شدندوسایل ارتباطی که قرار بود دل ها را به هم نزدیک کند روز بروز در فاصله انداختن قلب ها طرحی نو در انداخت و به جدایی ها دامن زداز وقتی زرق و برق زندگی جایگزین ساده زیستی شد مردم هم گرفتار چشم و همچشمی شدنداز وقتی آپارتمان سازی باب شد چاه موال و مستراح های قدیم از گوشه ی حیاط ها به داخل آپارتمان منتقل شدند و به نام جدید توالت ارتقاء یافتند که خود حکایت دیگری استاز وقتی پایمان به آنسوی مرزها باز شد آشپزخانه ها مان هم رفته رفته شکل باز به خود گرفتند و اُپن شدند اپن که واژه غریبه است حتی به دورترین روستاها راه یافتمتجدد که شدیم انواع نان و نانوایی ماشینی وارد بازار شد در نتیجه بوی نان تازه از کوچه پس کوچه های روستا و شهر رخت بر بستبا آمدن تجدد و چشم و همچشمی غذا خوردن بر روی زمین و چهار زانو زدن و با دست غذا خوردن شد یک عمل دهاتی و قدیمیبا ظهور تکنولوژی گفتگوی پدر فرزندی و زن و شوهری و مادر دختری جای خود را به گوشی های همراه داد...ادامه دارد بخوانید, ...ادامه مطلب

  • قلم بنویس از دیروز و امروز

  • فلم بنویس دنیا گشته بی رحمزند همنوع بر همنوع خود زخمقلم بنویس از رنج جدایینویس از مردمان روستاییقلم بنویس ز روستاهای دیروزز رنج دوری و غم های امروزنویس از حال و احوالات رفتهز اخلاق و ز فرهنگ گذشتهقلم بنویس وفاداری کجا رفتصفا و مهر و خوبی ها چرا رفتنویس از سفره های با قناعتنویس از طبع بالا و مناعتز سر سبزیِ صحراهای دیروزز کم آبی و خشکسالیِ امروزقلم بنویس کو آن باغ و بستانکجا رفت آن همه برف زمستاننویس از نا سپاسی های نعمتکه نعمت را بَدَل کردیم به نقمتقلم بنویس چه شد رحم و مروتچه شد آن مهرورزی و محبتقلم بنویس دل ها شد زهم دورشده دل هایمان کندوی زنبورچرا دوری و تنهایی گزیدیمچرا گوییم زهم خیری ندیدیمشدن بیگانه با هم قوم و خویشانیکایک دور گشتند آشنایانقلم بنویس پسر بود با پدر یارچرا اکنون شده بهرِ پدر بارشدن راحت طلب از چه جوانانچرا از جمع می باشند گریزانقلم بنویس دختر بی وفا شدرَوِش و راهش از مادر جدا شدعمو و عمه و خاله و داییمیان هر کدام افتاد جداییبرادر بی خبر از حال خواهرو خواهر نیست دلسوز برادرقلم بنویس کجا رفت آدمیتکجا جوییم بگو رحم و حمیتقلم بنویس ز سنت های دیرینز آداب و رسوم خوب و شیریننویس از گفتگو و همنشینیو از رسم نکوی شب نشینیکجا رفت میهمانی های سادهچه شد همچشمی آمد و افادهدرون مجمعه بود چای خوشرنگپذیرایی همه یک جور و همرنگ نمی کرد هیچکس بر دیگری فخرهمه بودند گویی زیر یک چترکجا رفت جمع خوب خانوادهکجا رفت زندگی خوب و سادهنداشتیم سر کشی در کار مردمنخوردیم نان شهر جز نان گندمچرا اکنون به همدیگر عبوس اندچرا از عمر رفته در فُسوس اندچرا هر کس به فکر خویش باشدچرا دل ها پر از تشویش باشدکجا رفت سنتِ خوب و حسنهکه می دادند به هم قرض الحسنهچه خوش گفتند پیران دهاتیهمان گل های خوب, ...ادامه مطلب

  • دل نوشته ای برای امروز نه فردا!

  • پاییز سال جاری را به تاریخ سپردیم و تولدمان را که هر روز در بی خبری مان شکل می گیرد به خودمان تبریک می گوییم و یاد زنده ها و عزیزان سفر کرده را گرامی می داریمجمعه روز دلگیر و دلگیری نیستجمعه روز دل دادن و دل سپردن استو اگر احساس دلتنگی داشته باشیم بی شک، دل مان در گرو چیزی است که باید برای بدست آوردنش تلاش و دعا کنیم.روز جمعه باید غم را به باد سپرد و غصه ها را نا چیز شمردروز جمعه روز رهایی است باید از خود رها شد و برای در بند های برزخی دعا کردرها می شویم از تفکر و تعلقاتی که جز در بند شدن و اسیر کردن مان سودی ندارندجمعه روز گشودن پنجره دل به سوی بی کران و بی کرانه هاست روز تقدیم لبخند و گرفتن هدیه ی تبسمِ رضایتمندی از خود و دیگران استامروز روز نشاندنِ گل لبخند بر لب های یک بیمار دردمند و روز رضایت دادن و بخشیدن و بخشیده شدن است کسی که در این سرا نبخشد نمی تواند انتظار بخشیده شدن در آن سرا را داشته باشدمرور خاطرارت گذشته مرا می برَد به سال های با هم بودن روزهایی که دیدارها طعم خاصی داشت مانند زیارت بزرگترها،دیدار با بیماران و زیارت اهل قبور که هر بخش از دیدار ها تأثیر ی شگرف در شادابی و زندگی روز مرمان داشتروستا نشینان زیارت اهل قبور را در صدر برنامه های خود داشتند و هنوز هم مانند خیلی از نقاط کشورمان در شب و روز جمعه گورستان را با حضورشان و با تقدیم هدایای معنوی به اموات شان تبدیل به نورستان می کنندهمه ی مردم هدیه دادن و هدیه گرفتن را دوست دارند ولی گاه پیچ و خم های جاده ی زندگی چنان ما را به غفلت وا میدارد که هدیه دادن به رفتگان مان را از یاد می بریم و در واقع خود را از رضایتمندی و دعای خیرشان محروم می کنیم.نخستین جمعه زمستانی تان به خیر و نیکی بادجهت شادی روح همه ی مسا, ...ادامه مطلب

  • پند معنا دارِ پسر امروزی به پدر قدیمی خودش(6)

  • و پاسخِ حکیمانه ی پدر پیر به پسر گستاخ!پسرکم! من نیز روزگاری چون تو جوان و تنومند بودم شاید هم خیره سر!گاه در خلوت به خودم و گذشته ام فکر می کنم به گمانم تاوان رفتار و کرداری را می دهم که با پدر خود د, ...ادامه مطلب

  • انسانِ امروز گرفتارِ زندان خود خواسته و خود ساخته خویش(1)

  • انسان امروز  اسیر زندانِ آرزوهای دور و دراز و دست نیافتنی است او بی آن که آگاه باشد هر روز دیوارهای زندانش را مرتفع تر و خود را محبوس تر می کند نوع زندان و دوران حبسِ هر زندانی، متناسب با امیال و  آرزوهای اوست انسانِ امروز بی پروا از آزادی سخن می گوید ولی گویی نمی داند گرچه جسم او  آزاد است ولی روح ,انسانِ,امروز,گرفتارِ,زندان,خواسته,ساخته,خویش ...ادامه مطلب

  • انسانِ امروز گرفتارِ زندان خود خواسته و خود ساخته خویش.(2)

  • در اینجا منظورِ ما زندان های متعددی است که ما آدم هابرای خودمان می سازیم و ارتفاع دیوارش را افزایش می دهیم این روزها دیوارهای زندانِ خودساخته مان این قدر بالا رفته اند که جز خود، دیگران را نمی بینیم با چنین رویکردی گرفتار خودبینی شده ایم خودخواهی ها و خودبینی ها در دالان های دور و دراز آرزوها شکل می,انسانِ,امروز,گرفتارِ,زندان,خواسته,ساخته,خویش ...ادامه مطلب

  • انسانِ امروز گرفتارِ زندان خود خواسته و خود ساخته خویش(3)

  • تردیدی نیست همه ی ما، تلاش داریم از بودن مان در دنیا و داشته های مان لذت ببریم و به آرامش دست یابیم طبیعی است هرکس به نسبتِ فراخور دانش و اراده و دور اندیشی که دارد باید تلاش کند در ابعاد مختلف، امروزش برتر از دیروزش باشد که شور بختانه چنین نیست زیرا تعداد معدودی در جهتِ تهذیب و کمالجویی و علم آموزی,انسانِ,امروز,گرفتارِ,زندان,خواسته,ساخته,خویش ...ادامه مطلب

  • به یاد دیروز و به امید امروز و بهانه ای برای یاد کردن از مرحوم عمو صفرعلی

  • امروز نیز بار سفر بستم و رفتم به دنیای گذشته عجب گشت و گزاری بود و عجب دیدنی های عجیب و غریبی،آدمی دراین سفرها نیز به پختگی می رسد دنیای حال زاییده دنیای گذشته است از این رو می تواند عبرت آموز باشد البته در دنیای دیروزمان داشته هایی داشتیم که در زمانِ خود،به آن فخر می کردیم ولی هرگز تصور دنیای امروزمان را نداشتیم که تکنولوژی با همه خوب و بدهایی که دارد از راه برسد و نگاهمان را به زندگی عوض کند قصد مقایسه ی دیروز و امروز را ندارم چرا که آدمی برای تغییر و پیشرفت پا به عرصه ی وجود گذاشته ولی آنچه مرا به اندیشه وامی دارد از دست دادن داشته هاست اگر نگاهی گ,به یاد دیروز,به یاد دیروز-چرم,آلبوم به یاد دیروز,دیروز به یاد تو,روزی به یاد دیروز,دیروز به یاد تو و آن ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها