بهمن آبادخبر

متن مرتبط با «رفت» در سایت بهمن آبادخبر نوشته شده است

اسامی عزیزان بهمن آبادی که تا محرم 1402 از دنیا رفته اند

  • ماه محرم که از راه می رسد همگی زیر خیمه ابا عبدالله الحسین علیه السلام جمع می شویم عزاداری می کنیم و صله رحم نیز بجا می آوریم اما شوربختانه در مراسم عاشورا و در هیئت ها وقتی از دیدن بعضی از عزیزان مان نومید می شویم از خود می پرسیم کجا رفتند یاران و رفیقان؟اطراف مان که پر است از اعضای خانواده و اقوام و خویشان و همولایتی ها و همسایه ها، قدرشان را نمی دانیم و حتی صدایشان را نمی شنویم ولی به محض خاموشی صداها نبودنشان را احساس می کنیم و فریاد می زنیم...در نوشته ی پیش رو تا جایی که حافظه یاری نمود سعی کردیم اسامی همولایتی هایی را که تا محرم 1402 تن به سفر بی بازگشت داده اند ذکر کنیم در این بین اگر کسی از قلم افتاده یاد آوری کنید و به پای ضعف حافظه بنویسید نه خدای نکرده...شادی روح همه ی عزیزان در گذشتهرحم الله من قرا الفاتحه مع الصلوات, ...ادامه مطلب

  • «خزان رفت و بهار آید به دل ها»

  • زمستان می رسد عمرش به پایانسه پنج روز دگر آید بهاراننیامد چون گذشته برف و بارانمراتع شد کویر همچون بیابانمدارِ آب ما بر بیست و چارهکشاورز حال و روز خوش ندارهجو و گندم و فلفل قد ندارنشدن پخش زمین حرکت ندارنگران کردند کاه و جو و یونجهمپرس از اینکه یک من کاه چندهبماند از برنج و گوشت شیشکو یا از تخم مرغ و مرغ و پوشکشده چندین برابر کیسه ی کودکشاورزی ندارد حاصل و سودندارد دلخوشی چوبدار و دامدارکه گوسفندان نگه دارد به پرواریکی گفتا که گوسفندم تلف شدفدای یونجه و کاه و علف شدکشاورز ار ندارد کشت دانهچو زن باید نشیند کنجِ خانهشب عید آمد و کالا گران شدگرانی از زمین تا آسمان شدایا ای کاسبای بی مروتندارید از خدای خود خجالت؟تو اجناس را گران کردی شبانهنمی دانی حرام بردی به خانه؟خلاصه حال روستایی خراب استزمین های کویر محتاج آب استببار ای آسمان باران نافعشود سر سبز و با برکت مراتعخدایا رحم کن بر گوسفنداناجابت کن دعای مستمندانکه اینان غیر تو یاور ندارندکسی را جز خدا باور ندارندنجات ده مملکت را از گرانیبه داد ما برس از خشکسالیمدد کن دشت و صحرا گردد آبادرَویم با هم به سوی بهمن آبادزنیم بوسه به خاک پاک امواتبخوانیم بهرشان اخلاص و صلواتخوشا پای مزار و سال تحویلخوشا دیدار با دوستان و فامیلسخن کوتاه کن قاسم بهار استزمستون رفت و صحرا لاله زار است بخوانید, ...ادامه مطلب

  • کاش پدرم توصیه مادرم را نمی پذیرفت

  • از قدیم گفتن حرف خونه رو نباید بین مردم جار زد ولی چند وقتی است فکرم مشغول شده و با خودم میگم من کجا و اینجا کجا؟اصلا" چرا باید اینجا باشم؟دوست عزیز! چون می دونم این بخش از نوشته ی من به دردت نمی خوره می تونی از خوندنش صرف نظر کنی و وقت نازنین خودتو هدر ندی آخه سر نوشت من حکایت غریبی است حکایت یک آواره ی دربدر، آواره ای که می تونسته زندگی عالی و بی دغدغه ای داشته باشه ولی به خاطر اشتباه پدر و مادرش تمام آبرو و داشته های مادی ومعنویش که خیلی ها حسرتشو می خوردن ازکفش رفته و دستاویز این و آن قرار گرفته. می خوام راحت تر درد دل کنم آره من دارای خونواده ای بودم با پیشینه ی عالی، گرچه از سواد و دانش مادرم چیزی نمی دونم ولی پدرم عالم به همه ی علوم وافضل فضلا بوده. آنطور که شنیدم پدرم نه به تعبیر امروزی ها زن زلیل که حرمت و احترام خاصی برای مادرم قائل بوده تا جایی که روی حرفش حرف نمی زده، شاید به همین علت بعضی ها با کنایه میگن بابات از خودش اراده نداشته.پدر و مادرم از نظر دارایی و روح و روان در وضعیت بسیار خوبی بودن،یک باغ بسیار بزرگی داشتن که سرشار بوده از میوه های رنگارنگ و مناظر با شکوه و مفرح و آبشارها و نهرهای آب گوارا و دل انگیز که توانِ گفتن و شمردن نیست،جونم برات بگه، پدر ومادرم به دور از ذّره ای اختلاف وکمترین نگرانی وناراحتی در میان باغ و بر لب جویبارها عاشقانه ترین ترانه زندگیِ آرام و بی دغدغه رو می سرودند وزمزمه می کردن،اونا عاشق همدیگه بودن به همین خاطر لحظه ای تنهایی و یا دوری ازهم رو تحمل نمی کردن،ولی این عاشقی ودوست داشتن، چندان دوام نیاورد وکام شیرین آن دو که از شهد اشربه ها شیرین کام شده بود تلخ و باغشون مصادره و هر دو اخراج شدن،تا جایی که بد بختی و تلخ کامی هاشون دا, ...ادامه مطلب

  • «کجا رفت و چه شد مهر و محبت»

  • سفر کردم به وادی محبتندیدم مهربانی و مودتهمه با یکدگر بیگانه بودندچو مرغان فکر آب و دانه بودندکسی را در کنار هم ندیدماگر دیدم رفیق هم ندیدمنه حرفی گفته می شد نه کلامینه باهم داشتند لطف و سلامیندیدم بین شان مهر و محبتبودن در نخوت و دور از عطوفتدر آنجا مهر همچون کیمیا بوددل و جان ها ز یکدیگر جدا بودنمی دانم چرا دل ها شدند دورزبان شد نیش مار و نیش زنبورچرا مردم به هم بیگانه گشتندچرا مستانه و دیوانه گشتندپدر مادر چرا حرمت ندارندبزرگترها چرا شفقت ندارندنبی فرمود مادر را مقامشبوَد او را بهشت در زیر پایشپدر را گفته اند تاج است بر سرستون خیمه است تا هست در بَرچرا همسر به همسر بی وفا شدچرا مهر و محبت کیمیا شدزن و شوهر چرا دارند گلایهچرا بر هم زنند نیش و کنایهزبان داده خداوند بهر آشتینه بهر یاوه گویی و درشتیچرا بین دو خواهر جنگ باشدچرا دل ها مثال سنگ باشدصله ارحام رفت از بین فامیلبرادرها شدن هابیل و قابیلکجا رفت آن همه احوالپرسینشستن در زمستان پای کرسیکجا رفت شب نشینی های سادهکه دور از طعنه بود و از افادهکجا رفت آن همه صدق و صداقتکجا رفت آن همه رفق و رفاقتامان از آفتِ مدرک گراییکه انداخت بین مان طرح جداییقیاس کردیم سواد خویش با بحرگمان کردیم شدیم علامه دهربه حسرت زندگی را سر نمودیمدروس فخر را از بر نمودیمامان از چشم و همچشمی دورانفسوس از زندگی سست بنیانتظاهر و تفاخر کرده بیداداز این نو کیسه ها صد داد بیدادزیارت می رود پای پیادهکند بر این و آن فخر و افادهشماره می کند کو رفته چند حجنمی داند که ره را رفته او کجکسی حجش قبول است نزد داورکه یاریِ برادر کرد و خواهرهر آنکس کار خیرش بر ریا شدرهش از راه مولایش جدا شدکسی محبوب باشد نزد یزدانکه تقوا پیشه باشد بهر جانانبشر گرچه کماکان زنده باشدگمان, ...ادامه مطلب

  • سلام بر عرفه و اوج معرفت و عاشقی

  • سلام بر عرفه و اهمیت اعتراف به گناه نزد خالق و  راز و نیاز و گریه ها عاشقانه ...سلام بر عرفه و رویش گل های رنگارنگ در گلستان عشق و معرفتسلام بر عرفه و آداب  و ثواب زیارت حسین(ع) و یا سلام دادن از دور به آن حضرتسلام بر عرفه و راز نهفته حج امام حسین(ع) که وقتی حاجیان آماده رفتن به منا می شوند او اراده ی  رفتن به کربلا را می کند؟عرفه یعنی پیش از خود برای دیگران دعا کردنسلام بر عرفه و شرافت این روز که خداوند در هیچ روزی به اندازه عرفه بندگانش را از آتش دوزخ نمی رهاندسلام بر عرفه که فرموده اند:در میان گناهان، گناهانی است که جر در عرفه بخشیده نمی شودبی جهت نیست که عبادت در شب عرفه معادل صد و هفتاد سال عبادت استو بی دلیل نیست که خاکیان و فرشیانِ اهل دل، در شب و روز عرفه برای رسیدن و همراه شدن با عرشیان تلاش و کوشش مضاعف دارند عرفه روز جبران غفلت ها؛عرفه یعنی درکِ رابطه ی عاشقانه ی امیر عرب امام حسین(ع) و پروردگار و معرفت یافتن به مضامين عاليه ی دعای عرفه آن حضرتپیامبر اعظم می فرماید:گناهکارترین فرد در عرفات کسی است که از آنجا باز گردد در حالی که گمان برد آمرزیده نخواهد شدعرفه و جبران گذشته؛کسی که می خواهد عقب ماندگی های ماه رمضان و غفلت های شب قدر را جبران کند باید پیش از هر چیزبا امید به رحمت خداوند و با ستایش و نیایش و دعای ویژه ی عرفه و ریزش بارانِ اشک،دل سیاه و زنگار گرفته اش را سفید کند اکنون روز نهم ماه ذى الحجه و روز آغاز مناسک حج است حج گزاران در این روز در صحرای عرفات گرد هم می‌ آیند و افزون بر ذکر و دعا خالق شان را سپاس می گویند و گفته اند به دلیلِ گردهمایی مسلمانان در صحرای عرفات است امروز به عرفه معروف شده است خوشبختانه معروف ترین دعای این روز که, ...ادامه مطلب

  • به گمانم انسان تغییر کرده ولی پیشرفت نکرده است!

  • در اینکه زندگی انسانِ امروز نسبت به گذشته تغییر ات اساسی نموده شکی وجود ندارد ولی او تاکنون به هر دلیل نتوانسته  همراه با تغییرات، پیشرفت کند برای اثبات این موضوع  (اینکه انسان نه تنها پیشرفتی نداشته , ...ادامه مطلب

  • اول حرفت را از میان سه صافی بگذران بعد آن را مطرح کن!

  • شخصي نزد همسايه‎اش رفت و گفت: گوش کن، مي‎خواهم چيزي برايت تعريف کنم. دوستي به تازگي در مورد تو مي‎گفت... همسايه حرف او را قطع کرد و گفت: قبل از اينکه تعريف کني، بگو آيا حرفت را از ميان سه صافي گذرانده‎اي يا نه؟ گفت: کدام سه صافي؟ اول از ميان صافي واقعيت. آيا مطمئني چيزي که تعريف مي‎کني واقعيت دارد؟ گفت نه. من فقط آن را شنيده‌ام. شخصي آن را برايم تعريف کرده است. سري تکان داد و گفت: پس حتما آن را از,حرفت,میان,صافی,بگذران,مطرح ...ادامه مطلب

  • انسانِ امروز گرفتارِ زندان خود خواسته و خود ساخته خویش(1)

  • انسان امروز  اسیر زندانِ آرزوهای دور و دراز و دست نیافتنی است او بی آن که آگاه باشد هر روز دیوارهای زندانش را مرتفع تر و خود را محبوس تر می کند نوع زندان و دوران حبسِ هر زندانی، متناسب با امیال و  آرزوهای اوست انسانِ امروز بی پروا از آزادی سخن می گوید ولی گویی نمی داند گرچه جسم او  آزاد است ولی روح ,انسانِ,امروز,گرفتارِ,زندان,خواسته,ساخته,خویش ...ادامه مطلب

  • انسانِ امروز گرفتارِ زندان خود خواسته و خود ساخته خویش.(2)

  • در اینجا منظورِ ما زندان های متعددی است که ما آدم هابرای خودمان می سازیم و ارتفاع دیوارش را افزایش می دهیم این روزها دیوارهای زندانِ خودساخته مان این قدر بالا رفته اند که جز خود، دیگران را نمی بینیم با چنین رویکردی گرفتار خودبینی شده ایم خودخواهی ها و خودبینی ها در دالان های دور و دراز آرزوها شکل می,انسانِ,امروز,گرفتارِ,زندان,خواسته,ساخته,خویش ...ادامه مطلب

  • انسانِ امروز گرفتارِ زندان خود خواسته و خود ساخته خویش(3)

  • تردیدی نیست همه ی ما، تلاش داریم از بودن مان در دنیا و داشته های مان لذت ببریم و به آرامش دست یابیم طبیعی است هرکس به نسبتِ فراخور دانش و اراده و دور اندیشی که دارد باید تلاش کند در ابعاد مختلف، امروزش برتر از دیروزش باشد که شور بختانه چنین نیست زیرا تعداد معدودی در جهتِ تهذیب و کمالجویی و علم آموزی,انسانِ,امروز,گرفتارِ,زندان,خواسته,ساخته,خویش ...ادامه مطلب

  • تأثیر منفیِ رفتارِ افرادِ باسواد در حال و نقش مثبتِ رفتار افراد بی سواد در گذشته.

  • کودکی ام در بهمن آباد شکل گرفت از وقتی خودم را شناختم رفتار مردمان را به تصویر نگاهم می کشیدم و به قضاوتِ کارهای خوب و بدشان می نشستم از این رو خیلی ها در شکل گیری تربیت من تأثیر منفی و مثبت داشته اند که اگر توفیقی حاصل شود به آن ها خواهم پرداخت ولی در حال حاضر و به عنوان نمونه می توانم به 3 نفر از , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها