بهمن آبادخبر

متن مرتبط با «مرد» در سایت بهمن آبادخبر نوشته شده است

نگاهی به کویر و مردم روستا(6)

  • و نقل حکایت آموزندهقلم بنویس به یاد بهمن آبادنویس از آن همه صحرای آبادنویس از بهمن آباد شهر دیروزز احوالات انسان های دلسوزنویس از پاکی و صدق دل و جانکه یکجا بوده در قلبِ نیاکانچنین کردند خوبان را روایتکه بودند شاد در اوج رضایتزن و مرد همچو خواهر و برادرو مردان نیز بودند چون برادرهمه ناموس ها همچون امانتجوانان چشم و دل پاک و سلامتنه این آلودگی بر خواهری داشتنه او چشمان تیز بر خواهرش داشت نه بد چشم بود نه ظن و بد گمانیچه خوش بود دوره ی پیر و جوانیحال که قلم به سوی قناعت و پاکیزگی نگاه و شرم و حیا چرخید در پایان، به نقل حکایتی متناسب می پردازیم که خواندنش خالی از لطف نیست؛حکایت مرد زاهد و زن زیبازن زیبایی به عقد مرد زاهد و مومنی در آمد.مرد بسیار قانع بود و زن تحمل این همه ساده زیستی را نداشت.روزی تاب و توان زن به سر رسید و با عصبانیت رو به مرد گفت: حالا که به خواسته های من توجه نمی کنی، خود به کوچه و برزن می روم تا همگان بدانند که تو چه زنی داری و چگونه به او بی توجهی می کنی، من زر و زیور می خواهم!مرد در خانه را باز کرد و روبه زن می گوید: برو هر جا دلت می خواهد!زن با نا باوری از خانه خارج شد، زیبا و زیبنده!غروب به خانه آمد .مرد خندان گفت: خوب! شهر چه طور بود؟ رفتی؟ گشتی؟ چه سود که هیچ مردی تو را نگاه نکرد .زن متعجب گفت: تو از کجا می دانی؟مرد جواب داد: و نیز می دانم در کوچه پسرکی چادرت را کشید!زن باز هم متعجب گفت : مگر مرا تعقیب کرده بودی؟مرد به چشمان زن نگاه کرد و گفت: تمام عمر سعی بر این داشتم تا به ناموس مردم نگاه نیاندازم، مگر یکبار که در کودکی چادر زنی را کشیدم!می دانستم روزی چادر زنم را می کشند می دانستم ... بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جمعه 6 مرداد دهم محرم 1402(قسمت 8)

  • امروز عاشوراست یا عید قربان است...عاشورا یعنی متوجه کردن دل های عاشق به سوی یک مکتب آنهم مکتب سرخ شهادت که چراغ و نشانِ راه آزادی استعاشورا رمز خون سرخی است که حسین علیه السلام با پرتاب کردن آن به آسمان عرشیان و فرشیان را گواه گرفتعاشورا حیرت انگیزترین روز تاریخ بشر است که ملک و ملکوت و ارض و سما را نیز به تحیر وا داشتعاشورا نگریستن و گریستن و پیدا کردنِ جهت را به پیروان و عاشوران آموخت تا امت در گذر زمان گم کرده راه نشوندعاشورا گرچه کانون حزن و غم و اندوه َاست اما از نگاه اسوه عفت و صبر و تقوا شیر زن کربلا حضرت زینب (س) زیبایی های خاص خود را نیز داشت (ما رأیت الا جمیلا...)«استقبال از برادران و خواهران سویزی»با بدرقه هیئت مزینان آماده استقبال از هیئت سویز شدیم طولی نکشید که میهمانان از دروازه عبور کردند حسین حسین گویان به محل مورد نظر آمدیم اینجا نیز اعلام کردیم هیئت ها ادغام و یکی شوند نوحه خوان سویزی شروع به خواندن نوحه کرد حاج آقا حبیب الله ذاکری هم مانند هر سال نوحه خواند سپس محمد آقا کربلایی اصغر نوحه ی خوبی خواند که بسیار خوش درخشیدطولانی ترین نوحه را علی آقا جوان سویزی خواند ایشان هم نوحه اش را با سبک خاصی خواند و موفق شد جمع عزادران را وادار به سینه زنی تقریبا" طولانی کند خدا رو شکر همه چیز با نظم و ادب و آداب و احترام به خوبی پیش می روردامروز و در اینجا گویی هوای داغ کویر تسلیم شده و بر طبل گرما نمی کوبدابرها نیز به کمک آمده اند.مراسم با مرثیه خوانی حجج اسلام حاج شیخ آقا رضا ذاکری و حاج شیخ محمد آقا خاتمه یافت پس از بدرقه برادران و خواهران سویزی عزاداران به سوی میدان عاشورا حرکت کردند...ادامه دارد بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جمعه 6 مرداد دهم محرم 1402 قسمت (9)

  • امروز عاشوراست یا عید قربان است...امروز آسمان هم با پوشش ابرها گویی به کمک زمین آمد تا مانع تابش مستقیم نور خورشید باشد اینجا کویر است و زمین و آسمانش متفاوت استمراسم محرم زادگاهم در آخرین حلقه ی کویر بر پا می شود بر خلاف کویرهایی که فاقد آب و آبادی اند اینجا همه چیز هست و سفره صداقت کویریان پر از برکات خداوندی استمردم کویر از عاشورا تعریف های دیگری دارند به همین منظور سنت های حسنه و عزاداری های سنتیِ محرم را سینه به سینه به نسل های بعد منتقل می کنندمردم این دیار شعر و شعورِ عاشورایی را در قالب نوحه های سنتی و چاوشی و تعزیه خوانی به نحو همه کس پسند و با عشق و شور بیان می کنند.عاشق بودن و عاشق ماندن کار هر کسی نیست در قلب مردان و زنانِ کویر بهمن آباد عشق به ابا عبدالله الحسین علیه السلام موج می زندورود به میدان عاشورا؛پس از بدرقه برادران و خواهران سویز و مزینان به جایگاه ویژه و آماده ی میدان عاشورا آمدیم به محض ورود سر و صورت مان را قطره های ریز آب سرد و خنک و مطبوع از طریق دستگاه مه پاش نوازش دادند این دستگاه که به ابتکار کربلایی حسین آقا هیئتی نصب شده کمک شایانی در فروکش دادن التهاب گرما دارددریغ از یک تشکر خشک و خالی!شور بختانه امسال نیز پیش از خوش آمدگویی به عزاداران و تشکر از عزیزانی که با کمک های شبانه روزی خود میدان عاشورا را به مکانی دلنشین و آرامش بخش تبدیل کرده اند برنامه تعزیه خوانی آغاز شد معمول است در بدوِ ورود، همراه با تذکراتِ دوستانه و دعوت عزادران به صبوری و همراهی و مساعدت و تحمل یکدیگر از بانیان و خیران و زحمت کشان و مدیران، تشکر به عمل آید ولی افسوس که باز هم مدرسه مان دیر شد!...ادامه دارد بخوانید, ...ادامه مطلب

  • چهار شنبه 4 مرداد هشتم محرم 1402(قسمت 3)

  • شب تاسوعاست امشبسفر، استفاده از فرصت هاست فرصتِ بدرقه ی خورشید هنگام غروب کویر یا دیدن آب جاری در جوی که می دَوَد تا با رساندن خود به زمین تشنه، بوته ای را سیراب کند.سفر دیدن برای کشف کردن و لذت بردن و عبرت گرفتن استسفر ابن الوقت بودن و تفکر و سود سرشار بردن از چشم انداز صحرا و دقت در دیدن رویش بوته هاستسفر،سلام و لبخند و تجدید دیدار و سر کردن با دوستان استسلام یعنی دیدنِ عظمت خدا در طلوع و غروب خورشید و رقص ستارگان بی شمارسفر سلام و لبخند و گره زدن قلوب و شستشوی دل از قهر و کینه هاستو سفرِ محرم یعنی تمرین خلوص و یا همراه بودن با مخلصین و گوش دادن به وعظ و پندِ واعظان و کوله بار را پر کردن از سخنان شایستهاما...من مانده ام چگونه مسافری هستم؟زمان با شتاب ما را به میعادگاه عاشورا نزدیک می کندشب تاسوعا متعلق به قمر بنی هاشم (ع) است شب پر حزن و اندوه که جایگاه و منزلت خاص خود را دارد در چنین شبی نو خوانان و مرثیه سرایان فریاد یا ابوفاضل سر می دهند و از عزادران اشک می گیرندابوالفضل یعنی جوانمردنخستین کسی که حضرت را جوانمرد نامید یکی از دشمنانش بود آنهم در میدان جنگ وقتی چنان ضربه ای بر حریف قَدَر خود فرود آورد که شمشیر از دست دشمنش به روی زمین افتاد اما حضرت نه تنها بر او نتاخت بلکه اسبش را دور کرد تا دشمنِ خلع سلاح شده اش با آرامش از اسبش پیاده شود و شمشیرش را بر دارد و به نبردش ادامه دهد دشمنان حضرت در آنسوی اردوگاه لشکرِ پسر سعد وقتی چنین رفتاری را مشاهده کردند فریاد جوانمرد ابوفاضل سر دادند البته برای امام حسین(ع) نیز اتفاق مشابهی رخ داد که حضرت شمشیر دشمنش را به دستش داد افسوس که اهل بیت(ع) چنین بودند و دشمنان شان چنان کردندامشب هیئت ابوالفضلی میهمان هیئت حسینی بود خوشبختانه ب, ...ادامه مطلب

  • پنج شنبه 5 مرداد نهم محرم 1402 (قسمت 4)

  • تاسوعا روز علمگردانیسفر به نیت خالصِ عزادرای سیدالشهدا علیه السلام و تجدید دیدار با دوستان و صله ارحام افزون بر ثواب اخروی عزادار را به اوج آرامش درون می رساندمسافر در سفر آداب و رفتار جمعی را از فرهنگ ها و گویش ها و آدم های مرتبط و مختلف می آموزدسفر ما را از تکراری شدن و مشغله های فکری و شغلی باز می دارد.سفر به نیت عزاداری امام حسین(ع) در تهذیب و تطهیر نفس نقش به سزایی دارد و اگر بی ریب و ریا باشد موجب کمال و سعادت می شودعلم گردانی سنت ماندگار...علم گردانی،علم گردشی یا عَلِم گِردو واژه هایی است که سینه به سینه از اجدادمان به ما رسیده و نسل حاضر هم توانسته این سنت حسنه را حفظ کند دیشب اعلام کردیم علم گردانی از ساعت 8 بامداد آغاز می شود خوشبختانه مردم با وجود گرمای هوا استقبال خوبی کردند و بیشترشان از ابتدا تا انتها در صحنه حضور داشتندروضه خوانیروضه خوانی در خانه ها از مسیر اصلی خودش خارج شده و می رود که همه گیر شود در گذشته روضه در خانه ای خوانده می شد که در طول یک سال عزیزی را از دست داده باشند اما چند سالی است که این رسم ماهیت خود را از دست داده بنده با آنکه در جمع شان حضور دارم ولی هنوز نتوانسته ام درک کنم چرا بعضی اصرار دارند در هوای گرم و وقت اندکی که داریم حتما" باید در خانه شان روضه خوانی داشته باشند خوشبختانه چند نفری قبول کردند داخل حیاط شان به صورت ایستاده به ابا عبدالله الحسین(ع) و یاران با وفایش سلام دهیم و در حق زنده ها و رفتگان شان دعا کنیم که جای تشکر دارددر پایانِ علم گردانی نماز به جماعت اقامه شد و حاضرین ناهار نوش جان کردند.عصرگاه تاسوعادیشب اعلام شد عصرگاه تاسوعا هیئت های حسینی و ابوالفضلی در قالب دسته های سینه زنی و زنجیر زنی به مزار و زیارت اهل قبور می رو, ...ادامه مطلب

  • پنج شنبه 5 مرداد نهم محرم 1402 (قسمت5)

  • شب عاشوراست امشبروز تاسوعا و شب عاشورا سخت ترین شب و روز برای زنان و کودکان امام حسین علیه السلام استتاسوعا روز بزرگداشت آموزگار بی بدیل فتوت، نمونه ی کاملِ اسوه و ایثار و ادب و وفا و سخا و مردانگی و جوانمردی و دلاوری و کان و معدن غیرت حضرت عباس بن علی(ع) استتاسوعا روز محاصره شدید و یورش و حمله ناگهانی به خیمه گاه امام حسین(ع) و مسدود کردن راه هایی است که احتمال می دادند مردم به حضرت ملحق شوندتاسوعا یعنی روز پر التهاب برای زنان و کودکان اهل بیت عصمت و طهارت (ع)به همین مناسبت دیشب اعلام شد عصرگاه تاسوعا هیئت های حسینی و ابوالفضلی در قالب دسته های سینه زنی و زنجیر زنی به مزار و زیارت اهل قبور می روند چون زمان حرکت به طور بایسته اطلاع رسانی نشده بود با آنکه کلی چشم به راه آمدنِ هیئت حسینی بودیم از آمدن خبری نشد و ناگزیر همراه با دوستان به پشت بام خیلی از خانه های مردگان در نورستان رفتم و هدیه های مورد قبول شان را تقدیم شان کردم فضیلت شب جمعه را نباید نادیده گرفت ابو بصیر از امام باقر (علیه السلام) نقل كرده است كه فرمود: به راستی خدای بلندمرتبه، هر شب جمعه از بالای عرش تا صبح ندا می‌دهد: آیا بنده مؤمنی نیست كه مرا برای دنیا و آخرتش قبل از طلوع فجر بخواند، پس من جوابش دهم؟ و...شب و رفتن به مزارشب نیز نوحه خوانان نوحه خواندند وقتی سخن بر سر رفتن یا نرفتن شبانه به مزار پیش آمد چون عصرگاه به اهل قبور سلام داده بودم و احتمال قربانی شدن سحرگاه وجود داشت با اهل مزار همراه نشدم خوشبختانه هدایت و بردن دسته و پیوستن به هیئت حسینی را مداح اهل بیت آقا حمزه بر عهده گرفتند که جای تشکر دارد...ادامه دارد بخوانید, ...ادامه مطلب

  • سلام سلام مردم بهمن آباد

  • مردمِ خوش طینتِ بهمن آبادسلام ما به تک تک شما بادمبارک امسال و همه سال هادور باشید از همه ی بلاهاسال نو آمد تن تان سلامتسفره هاتون پر نون و با برکتآنچه که شاهد بودم از دیربازبا سخاوت بودید و مهمان نواز روستایی یعنی شرف و صداقتکه حق به او کرده نگاه رحمت یک خداقوت به شما عزیزانبهاری باشید و نبینید خزانمحصولتان دور شود ز آفاتهر گز بلا نبیند آب قناتمیراث اجداد ما یعنی کاریزهست برای همه ی ما عزیزروستا که چشمه و قناب ندارهچه فرقی با زمین بایر داره؟زندگی وقتی می شود با ثباتکه همچنان بجوشد آب قناتجا داره یادی کنیم از بزرگاناز همه ی زنده ها و مردگانبودنِ بسیاری به دنیا عالیستاما جای خیلی ها امسال خالیستروح تمام رفتگان شاد بادچه تهران و مشهد و بهمن آباد کسانی که با ما بودن همکلامپیک اجل آمد و گفتا تمامدرود به مرد و زن بهمن آبادعید مبارک دلتان شادِ شادبه کِشته هاتون خدا برکت بدهنعمت و یک عمرِ با عزت بدهخدا رو شکر فرزند صالح داریدهمسر شایسته و لایق داریدزندگی تان همواره خوش عاقبتشاد باشید و سالم و سلامتقاسم به زادگاه خودش با وفاستاین همه ازلطف و عطای خداست بخوانید, ...ادامه مطلب

  • سخن گرم و دل پذیر مرد نا شناخته(16)

  • «اگر می خواهی منفور نباشی مغرور مباش»دوباره توفیقِ دیدار با مرد ناشناخته حاصل شد تا دگر بار از سخنان طلایی اش بهره مند شویم مرد ناشناخته سخن امروزش را با نکوهش غرور آغاز کرد و گفت: آدمِ مغرور تنها و بی دستمایه و سرمایه است.پرسیدم غرور چیست؟مرد نا شناخته گفت:غرور نقابی است برای پیدا نشدن ضعف و ناتوانی های درونغرور نوعی مرز بندی با دیگران استغرور حس خود برتری و خود شیفتگی بدون پشتوانه استغرور رفتن به عرش نیست که سقوط به فرش استغرور هیچکس را مانند خود و بالاتر از خود ندیدن استغرور ممکن است با مطالعه ی چند ورق به وجود آید و حتی از راه پژوهش های دینی ایجاد شودمشو غره حسن گفتار خویشنکو کن چو گفتار، کردار خویشغرور حجاب است بین دیدنِ واقعیت و حقیقت غرور، کامل و بی نقص دیدن خود استمغرور از همه انتظار کرنش و حرمت داردمغرور انتظار دارد همه مانند او فکر کنند و حرف او را سر مشق قرار دهند و اوامرش را بی چون و چرا اجرا کنندمغرور چون می خواهد همه را مثل خود کند هیچ انتقادی را بر نمی تابدمغرور تصور خود برتر بودن دارد و گمان می کند بهتر از همه می نویسد بهتر از دیگران سخن می گوید بهتر از دیگران تحلیل می کند بهتر از دیگران درک می کند بهتر از دیگران عبادت دارد بهتر از دیگران سیاست می داند بهتر از دیگران ...مغرور از آنجا که منزوی است خانواده اش را به عدم درک خود متهم می کندمغرور اعتماد به نفس بسیار شکننده و پایین داردمغرور، عاطل هست ولی عامل نیستبا علم اگر عمل برابر گرددکام دو جهان ترا میسر گرددمغرور مشو به خود که خواندی ورقیزان روز حذر کن که ورق بر گردد...ادامه دارد بخوانید, ...ادامه مطلب

  • سخن گرم و دلپذیر مرد نا شناخته(10)

  • پسر خوب است یا دختر؟کاش به جای دختران، خداوند مرا پسری داده بود...مقایسه کردن خود با دیگران یعنی سوزاندن خوبی و آرامشی که همان دیگران حسرت داشتنش را می خوردندخداوند نعمت هایش را بین بندگانش عادلانه و عالمانه تقسیم کرده که روز قیامت جای هیچگونه اعتراضی وجود نداشته باشدفرزند یا فرزندانی از جنس پسر یا دختر عطا فرمود که هر کدام مایه نعمت و رحمت هستند ولی بنده ی نا سپاس با دیدن پسران اقوام، جوجه ی یک روزه همسایه را بوقلمون می بیند و در دل آرزوی پسر می کند!مرد ناشناخته گفت: خداوند به کسی دخترانی عطا کرده بود که به اصطلاح امروز هر کدام از آن یکی بهتر بودند ولی او با اصرار و دعای فراوان از خداوند پسر می خواست خداوند دعای فراوان او را مستجاب کرد و به او پسر داد با تولد پسر فضای خانه پر از هلهله شادی شد پدر سفره ای گسترد و چندین روز به خویشان و دوستان و همسایگان طعام داد پسر رفته رفته به رشد جسمی رسید و توانمند شد و رو بروز توان پدر و مادر کاهش یافتولی همه چیز به خوبی پیش نرفت و آرزوی پدر که می خواست پسرش عصای دوران پیری اش باشد ممکن نشد و بلای جان او شدتا این که آبروی چند ساله والدین در معرض گردباد رفتار پسر قرار گرفت و این بار گفتند: خدایا ما از دعای خود برای تولد پسر پشیمانیم الهی او را از ما بگیر و دختران مان را در پناه لطف خودت سلامت بدار...مرد ناشناخته گفت هم اکنون یاد حکایت حضرت سعدی افتادم که می فرماید:مهمان پیری شدم که مال فراوان داشت و یک پسر خوبروی و صاحب جمالپیر می گفت من از مال دنیا همین پسر برایم کافی استگفت در ختی در این وادی هست که زیارتگاه عموم است من شب های درازی پای آن درخت دعا کردم و بخواب رفتم و دخیل بستم تا خدا این پسر را به من بخشیدپسر که این شن, ...ادامه مطلب

  • soسخن گرم و دل پذیر مرد نا شناخته(11)

  • ارتباط ‌سقط جنین با کفران نعمتگاهی نداسته نعمت خداوند را پس می زنیممرد ناشناخته گفت:هرگز هدیه خداوند را بر نگردان وقتی می گویی کاش جنس فرزندم پسر یا دختر بود بی آنکه بدانی کفران نعمت کرده ایفرهنگ شکر گزاری را در تفکرت به وجود آر تا هر نعمتی در نظرت بزرگ آیدوقتی درباره داشته‌های خود بی‌تفاوت باشی و برای آن‌ها ارزش قائل نشوی،آسمان و زمین نیز در قبال تو بی‌ تفاوت عمل می‌کنند ولی اگر سپاسگزار باشی از مشاهده ی برکات و فراوانیِ زمین و آسمان که به‌‌طور غیر‌منتظره وارد زندگی‌ ات می شوند شگفت‌ زده خواهی شد.دوران جاهلیت دختر داشتن را ننگ می دانستند روز قیامت همان دخترهای زنده به گور شده به صف می شوند و حق خواهی می کنندکسانی که بی دلیل و بنا حق و از ترس فقر سقط جنین می کنند روز قیامت همان کودک سقط شده سعی می کند به دامان مادرش بر می گردد و حتی او را مادر صدا می زند تصور کنید مادرِ آن کودک، افزون بر پاسخگویی به خداوند چه حال بدی از شرمساری خواهد داشت!روز قیامت اگر آن کودک از پدر مادرش بپرسد چرا؟...جواب اقدام کنندگان به سقطِ بی دلیل و غیر شرعی چه خواهد بود؟بدا به حال کسی که اجر و پاداش حمل کودک و مقام والای مادر بودن را از خود گرفته استبنا به روایات، اجر و پاداش زن باردار از زمان بارداری تا زمان زایمان مانند رزمنده استپیامبر اعظم(ص) فرموده اند: زن حامله با اینکه غذا می‌خورد اما اجر و ثواب روزه را دارد و گویی مدام در حال نماز استزن باردار اجر کسی را دارد که با مال و جانش در راه خدا جهاد می‌کند.زن حامله در حین حمل کودکش مجاهد راه خدا محسوب می شود و هر کس در حین جهاد از دنیا برود اجر شهید را دارد و اگر حق‌الله و حق‌الناس را بجا آورده باشد طبق روایات، مقام شهید را دارد و می تواند شفاعت کن, ...ادامه مطلب

  • سخن گرم و دلپذیر مرد نا شناخته(7)

  • مرد نا شناخته و سخنان طلاییاز زندان گذشته بیرون بیادر بهمن آباد وقتی بحث و گله ای پیش می آمد کسی با صدای بلند می گفت: بر گذشته صلوات بفرست یعنی گذشته ها گذشتهاگر در گذشته شنا کنی بی آنکه بدانی غرق می شویهر کس مالک اکنون خویش است این قدر مگو کاش می خریدم و کاش نمی فروختم و کاش چنین و چنان می کردم به کار بردن این واژه ها تو را از توکل و تدبیر و تلاش و تفکر باز می دارد و افسرده خاطر و دل مرده ات می کندکشاورز بهمن آباد اگر هر روز که به صحرا می رود به جای شکر کردن بگوید کاش فلفل نمی کاشتم و کاش زیره می کاشتم کاش زمین بالا را سِبِس مِکِردُم و کاش...بی شک از رویش و قد کشیدنِ محصولش لذت نمی برد.به سنت های پابند،پای بند مباشسنت های پابند، تنها خاطرات پوسیده ای است که در حافظه ات یک اگاهی به جای گذاشته اند و خود در قبرستان عبور زمان آرمیده اند آینده نیز تنها پیش بینی موقعیتی است که با آگاهی اکنون تو فرض میشود. خیر تو بینِ بودنِ بین گذشته و آینده استهرگز با سنت های مردم مبارزه مکن اگر قومی را دیدی که سنت هایشان حسنه است ولی توافقی با نگاه تو ندارد آن را بپذیر و با لجاجت آن را مخالف دین قلمداد مکنشهید مطهری در این باره نوشته است: یک سلسله آداب و رسوم میان مردم هست که اگر آنها را انسان از طریق مثبت انجام بدهد، نه جایی خراب می‌شود و نه جایی آباد و اگر ترک هم بکند همین طور...امام علی علیه السلام خطاب به مالک اشتر با عنوان والی مصر درباره نحوه برخورد با آداب و رسوم رایج در میان مردم آن سر زمین نوشته است:قانون پسندیده‌ای را که مورد عمل پیشینیان بوده و هم بستگی مردم را در پی داشته و امور اجتماعی مردم بر محور آن سامان یافته است، نقض نکن و قانونی را که به سنّت‌های پسندیده گذشتگان زیان برسان, ...ادامه مطلب

  • سخن گرم و دلپذیر مرد ناشناخته(8)

  • تعارف های معمول و غیر معمولمرد نا شناخته گفت: به خانه ی یکی از بستگان دعوت شده بودم سفره گستردند و آنچه از صفای دل و عمق محبت شان بود بر روی سفره گذاشتند همه ی نعمت ها در دسترس بود به محض گفتن بسم الله جناب میزبان وارد تعارفات غیر معمول خود شد وی برای هر کدام از نعمت ها تعارف ویژه ای می کرد من که می دانستم هیچ ملتی به اندازه ما ایرانی ها در گیر تعارفات غیر اصولی نیست تنها به تشکر از ایشان اکتفا می کردممرد نا شناخته گفت: همه ما وقت و نا وقت و خواسته یا نا خواسته درگیر این تعارفات می شویم. بارها پیش آمده با ابنکه امکانات و وقت و آمادگیِ پذیرایی از مهمان را نداریم اما به دوستان و آشنایان و رهگذران تعارف می کنیم ،که مهمان ما شوند. تعارف تنها بر سر زیاد خوردن نیست که بارهای دیده ایم برای ورود و یا خروج از یک مکان بر سر اینکه چه کسی جلو بیفتد پافشاری می کنیم هنگام خرید از یک فروشگاه و یا یک مکان عرضه خدمات عمومی، فروشنده ای که حاضر به کمترین تخفیف نشده، وقت گرفتن پول به کرات از واژه قابل ندارد استفاده می کندجدای از اینکه ممکن است تعارفات برای برخی خسته کننده باشد ولی بدیهی است که ما خواسته یا نا خواسته تعارفات را نبدیل به فرهنگ کرده ایم تا جایی که اگر به مهمان تعارف نکنیم گمان می کند حرمت ویژه ای برایش قائل نشده ایم و چون اینگونه تعارفات در فرهنگ ما نشانه احترام گذاشتن به طرف مقابل است و در عرف نیز امر رایج و پسندیده ای تلقی می شود و لو رنج مهمان را در پی داشته باشد باید تعارف کنیم حتی دیده و شنیده شده چنانچه شخصی از این رویه تبعیت نکند، انگار یک قانون اجتماعی را نقض و به مهمان کم محلی کرده استجا دارد از تعارف های عمیق مرحوم حاج اسدالله حاج صالح یاد کنیم که سر کوچه می ایستاد , ...ادامه مطلب

  • جوابِ شایسته ی مرد روستایی به یک پرسش ساده(2)

  • در بخش قبل اشاره کردیم؛کسی به گمان اینکه مرد روستایی چیزی نمی داندپرسید:عمو جان آرامش چیست؟ وقتی جواب جامع و جانانه ی پیر مرد روستایی را شنید دو باره از سواد او پرسید...پیر مرد در جواب گفت: به قول جناب ملا رحمت الله علیه انجام خیلی از اعمالِ انسان ها احتیاج به سواد نداردمن و شما می دانیم بد بد است و خوب خوبحال که سر صحبت مان وا شد من هم در حد خودم هر چه را شنیده ام برایت می گویم تا ببینی انجام خیلی از کارهای خوب سواد نمی خواهد مانند؛ بر داشتن سنگ از رهگذر مردم...در آغاز هر کار بسم الله گفتنبجا آوردنِ شکر عملی و زبانیِ نعمت های خداوندمحبت کردن به خود و دیگراناحترام به پدر و مادررعایت حقوق همسر و فرزندانتوکل بر خدا وتلاش و کوششعفت و پاکی،خاموشی و کم گویی،صبر در طاعت و مصیبت،عفو و گذشت،قناعت و اندازه نگهداشتنوفای به عهدفرمانبرداری و اطاعت از خدا و رسول،راستی و راستگوییامانت داری و درستکاری،مدارا و سازش،حفظ آبروی دیگران،راز داشتن و راز نگهداریاحترام به بزرگترحرمت حقوق کوچکترهاامر به معروف و نهی از منکردعوت به خیر و صلاححیا و شرمانفاق و کمک کردن به همنوعاستغفار و طلب آمرزشسخاوت و بخشششکر بیرون و تبر خانه نبودنتهمت و افترا نزدنرعایت حق و حقوق همسایهصله ی رحم و احترام به خویشاوندانطاعت و عبادت خداوندسبقت گرفتن در سلامعیادت از بیمارانعذر خواهی کردن و رضایت طلبیدنواجبات را قربانی مسحبات نکردنبه مال بتیم نزدیک نشدنکنترل خشم و مهار زبان و هزاران کار خوب دیگر چه احتیاجی به سواد و مدرک دانشگاهی و لقب دکتر و مهندس دارد؟جناب ملا رحمت الله علیه فرمایشات دیگری هم داشتند که بماند برای فردا ان شاءالله...ادامه دارد بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جوابِ شایسته ی مرد روستایی به یک پرسش ساده(3)

  • اشاره شد کسی از مرد روستایی پرسید:عمو جان! آرامش چیست؟پیرمرد گفت:آرامش یعنی نخوردنِ غم و غصه ی فردای نیامده و دیروز از دست رفتههر کس باید آرامش را در درون خود بجوید؛اگر خواهان آرامش هستی هر گز آن را در بیرون از خودت جستجو مکن که پیدایش نمی کنی آرامش مانند چشمه و چاه آب است که باید از درون بجوشد آیا تا به حال چشمه ی جوشان آب گرم را دیده ای که خود به خود و بدون اینکه دست بشر دخالتی داشته با شد مدام می جوشد؟ و یا شنیده ای که می گویند:دل آرام گیرد به یاد خدا؟(الا به ذکر ا...) هرکس باید آرامش را در درون خود بیابد و به دیگری منتقل کند تا دوباره در یک چرخش،آرامش به دل خودش باز گردد.آدمی در آرامش خلق شده و باید در آرامش زندگی کندمگر نشنیده ای که اهل بهشت هیچ حزن و اندوهی ندارند؟هر کس به دیگری آرامش برساند بی تردید در دنیا و آخرت به آرامش خواهد رسیدمردِ باسواد به پیر مرد روستایی گفت:اینطور که معلوم است شما در آرامش و اهل بهشت هستید!پیرمرد در جواب گفت: اگر به صورت انسان محشور شوم بی تردید اهل بهشت خواه بودمرد با سواد پرسید:به شکل انسان؟منظورت را نمی فهمممرد روستایی گفت: جناب ملا رحمت الله علیه در سخنرانی خود از مردم خواستند دعا کنند روز محشر به صورت انسان محشور شوند و در ادامه،روایتی نقل کردند که شخصی آمد خدمت رسول گرامی اسلام (ص) عرض کرد یا رسول الله!بهشت را بر من واجب فرما یعنی قول بدهید من اهل بهشت باشمحضرت فرمود تو قول بده انسان محشور شوی من هم قول رفتن به بهشت را به تو می دهم ولی اگر میمون و خوک و ...محشور شدی غیر ممکن است.آرامش ماندگار می شود وقتی چشم و همچشمی نداشته باشیو زندگی و خانواده ات را با دیگران مقایسه نکنیو عجول و بی صبر و حریص نباشی که این سه بلای آرامش اندو به نغمه و, ...ادامه مطلب

  • سادگی مرد چوپان و ترفند دزدان

  • یه بنده خدایی از روستا گوسفندی برای فروش به شهر می برد به گردن قوچ زنگوله ای آویزان کردو با طنابی گردن قوچ را به دم خرش بست و حرکت کردبین راه دزدان زنگوله را باز کردندو به دم خر بستند و قوچ را بردندخر, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها