سخن گرم و دلپذیر مرد نا شناخته(7)

ساخت وبلاگ

مرد نا شناخته و سخنان طلایی
از زندان گذشته بیرون بیا
در بهمن آباد وقتی بحث و گله ای پیش می آمد کسی با صدای بلند می گفت: بر گذشته صلوات بفرست یعنی گذشته ها گذشته
اگر در گذشته شنا کنی بی آنکه بدانی غرق می شوی
هر کس مالک اکنون خویش است این قدر مگو کاش می خریدم و کاش نمی فروختم و کاش چنین و چنان می کردم به کار بردن این واژه ها تو را از توکل و تدبیر و تلاش و تفکر باز می دارد و افسرده خاطر و دل مرده ات می کند
کشاورز بهمن آباد اگر هر روز که به صحرا می رود به جای شکر کردن بگوید کاش فلفل نمی کاشتم و کاش زیره می کاشتم کاش زمین بالا را سِبِس مِکِردُم و کاش...بی شک از رویش و قد کشیدنِ محصولش لذت نمی برد.
به سنت های پابند،پای بند مباش
سنت های پابند، تنها خاطرات پوسیده ای است که در حافظه ات یک اگاهی به جای گذاشته اند و خود در قبرستان عبور زمان آرمیده اند آینده نیز تنها پیش بینی موقعیتی است که با آگاهی اکنون تو فرض میشود. خیر تو بینِ بودنِ بین گذشته و آینده است
هرگز با سنت های مردم مبارزه مکن اگر قومی را دیدی که سنت هایشان حسنه است ولی توافقی با نگاه تو ندارد آن را بپذیر و با لجاجت آن را مخالف دین قلمداد مکن
شهید مطهری در این باره نوشته است: یک سلسله آداب و رسوم میان مردم هست که اگر آنها را انسان از طریق مثبت انجام بدهد، نه جایی خراب می‌شود و نه جایی آباد و اگر ترک هم بکند همین طور...
امام علی علیه السلام خطاب به مالک اشتر با عنوان والی مصر درباره نحوه برخورد با آداب و رسوم رایج در میان مردم آن سر زمین نوشته است:قانون پسندیده‌ای را که مورد عمل پیشینیان بوده و هم بستگی مردم را در پی داشته و امور اجتماعی مردم بر محور آن سامان یافته است، نقض نکن و قانونی را که به سنّت‌های پسندیده گذشتگان زیان برساند، ایجاد نکن که در این صورت پاداش و ستایش مردم برای بنیان گذاران آن سنّت‌ها و بار گناه سنت شکنی برای تو خواهد بود.
مرد نا شناخته در ادامه گفت: از من بشنو حال خوشت را با هر عمل شر و خبرِ بد و سخن ناخوش خراب مکن...
ادامه دارد

بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 78 تاريخ : چهارشنبه 26 بهمن 1401 ساعت: 19:31