بهمن آبادخبر

متن مرتبط با «آقا» در سایت بهمن آبادخبر نوشته شده است

آرزوهای آقا میرزا حسن(42)

  • عالمان بی عملآقا میرزا حسن می گوید:عمو مشتی مرادعلی می فرمود:همانگونه که در علم بی عمل نفع نیست عمل بی علم هم سودی ندارد حضرت مولوی می فرماید:عمل، بی‌علم خود سودی ندارد.چو بیماری که بهبودی ندارد.کسی که حس برتری جویی دارد و به قول امروزی ها خود شیفته است گفتار را کلید ورود به دل ها می داند با این تفکر چون می خواهد سر آمد و نفرِ اول باشد در سخن گفتن زیاده روی می کند و از چشم ها می افتد.او شاید با سخنوری شنونده را تحت تأثیر قرار دهد اما اگر عالم بی عمل باشد وقتی پای عمل به میان آید چه گویم که نا گفتنش بهتر است / زبان در دهان پاسبان سر است.البته بی عملی در مورد همه صدق نمی کند زیرا کم نیستند انسان هایی که در لباس و نام و عنوان های مختلف ،کم گفته اند و بسیار عمل می کرده اند مورد نظر ما عالمانی هستند که با عمل فاصله دارند و حتی کتاب خدا نیز به آن اشاره فرموده است.عالمی که از علمش به دیگری سود ندهد همه ی تلاش جهدش برای خواندنِ دروس بی فایده استهر کدام از ما شاهد مال اندوز انی بوده ایم که مُردند ولی نه خودشان و نه دیگران از مال شان بهره ای نبردند علم اندوز و مال اندوز کفه ی یک ترازو هستند این دو رنج بردند ولی بهره نبردند و بهره نرساندند بارها شنیده ایم که جماعت بی عمل را تشبیه کرده اند به درخت بی بَر، زنبور بی عسل، فانوس بی سو، در یای بی آب، تنور بی آتش ، لشکر بی سپاه، سپاه بی سلاح و...در مَثَـل آنـان کـه بـر تـورات ‌‌چـنـدبـار کـرده گـشتـه انـد انـدر پـسـنـدحـمل آن ‌را پس نکـردنـد آن کسـانآن چـنــان کـه بــود حـقّّ حـمـل‌آنبـر مـثالِ آن حـمــاری کـز عـتابمی نمایـد حـمـل أسفـار و کتـاببی خـبر از پشت خـویش آن بی تمیزکانچه در بار است می باشد چه چیزاشاره به آیه 5 سوره جمعه دارد که در با, ...ادامه مطلب

  • آرزوهای آقا میرزا حسن(43)

  • «تکریم معلم ها و استادان شاگرد پرور و نکوهش عالمان بی عمل»آقا میرزا حسن می گوید: مرحوم عمو مشتی مرادعلی بیشترین تأکید را عمل کردن به گفتار و پیمان ها داشتند ایشان می فرمودند: عالمی که علم و داشته هایش را به دیگری منتقل نکند زکات علمش را نداده و چون آب راکد می گندد و متعفن می شود.انسان در گام نخست باید بیاموزد هیچ بهانه ای برای ندانستن پذیرفته نیست و در گام دوم باید بیاموزاند یعنی دانشش را به دیگری انتقال دهد تا هم بر دانش خود ش بیفزایدو هم سود رسانی کرده باشدحضرت امام حسن می فرمایند:دانش خود را به ديگران بياموزان و دانش ديگران را بياموز؛ زيرا با اين كار هم دانش خودت را محكم و استوار كرده اى و هم آنچه را نمى دانسته اى آموخته اى.به سخن بزرگان که بر گرفته از کلام خدا بود اشاره کردیم که انسان هر چه قدر علم بیشتری را یاد بگیرد ولی به آن عمل نکند، نادان است با این مثال که اگر بر پشت چهارپایی باری از کتاب باشد چون از آنچه با خود حمل می کند بی خبر است آن حیوان پژوهشگر و دانشمند نمی شود.علم سرمایه ی فنا نا پذیر؛انسان تلاش می کند سرمایه ای بدست آوردکه هرگز آن را از دست ندهد علم و دانش تنها سرمایه ای است که هیچ وقت از بین نمی رود به شرط آنکه در مغز و سینه ها حبس نشود و با انتقال به دیگران جریان داشته باشد اینکه فرموده اند: معلمی شغل انبیاست به خاطر نشر علم شان بوده که همچون خورشید بر دل ها تابیده استعمو مشتی مراد علی احترام فو ق العاده ای برای معلم ها و استادها از ابتدایی تا دانشگاه قائل بودند به ویژه معلم های شاگرد پروری که با جان و دل،دانش و علم شان را به شاگردان شان منتقل می کردند ایشان همیشه می فرمودند: معلمین عالمان حقیقی هستند از این رو باید همیشه و همه جا مورد تکریم قرا , ...ادامه مطلب

  • آرزوهای آقا میرزا حسن(36)

  • آرزوهای آقا میرزا حسن(36)اگر می خواهی...اگر نمی خواهی از کسی جواب هوی بشنوی به هیچکس های مگو (مگو ناخوش كه پاسخ ناخوش آيد / بكوه آواز خوش ده تا خوش آيد)اگر می خواهی محبوب خدا باشی سودمند برای خلق خدا باشاگر می خواهی قدرت شیطان را بدانی او ضعیف است و نفس تو قوی استاگر می خواهی شرافت انسان را بدانی به سخاوت، فروتنی، ادب و خِرَد او نظر کن نه به تبار و مال و مقام و عنوانشاگر می خواهی به حسب ظاهر، کار خیرت فراموش نشود بانیان كارهاى نیك را فراموش مکن.اگر می خواهی برای جمعی سخن بگویی فهم خود و دیگران را در نظر بگیراگر می خواهی بر بلندا رَوی و سخنرانی کنی به اندازه فهم و دانش و داشته هایت بالا برواگر می خواهی سخنوری بدانی نخست چگونه شنیدن بیاموز که گفته اند در یک گفتگو به همان اندازه که سخن گفتن اهمیت دارد، شنیدن نیز نقش بنیادی و بی بدیل ایفا می نماید.مگو هر کس می خواهد حرفم را بشنود و هر کس می خواهد نشنود که سخن برای شنیده شدن است و در آنجا که استماع و شنیدن وجود نداشته باشد سخن نیز جایگاهی نخواهد داشت. به عبارت دیگر می توان گفت کسی که گوش ندارد سخن نیز نمی گوید.عمو مشتی مرادعلی فرمود اگر به سخنان اهل معرفت توجه کنید می بینید همگی اصرار بر شنیدن دارند و حضرت مولوی می فرماید:جانور فربه شود لیک از علفآدمی فربه ز عزست و شرفآدمی فربه شود از راه گوشجانور فربه شود از حلق و نوشو می فرمود: اگر به قرآن هم نوجه و تدبر کنید کلمه سمیع بیش از بصیر است و جالب است بدانید هردو (سمیع و بصیر) از نام های حضرت باری تعالی استشنیدن حتی پس از رفتن به سرای آخرت نیز اهمیت دارد که در تلقین مرده سه نکته مهم هست؛اسمع یعنی بشنوافهم یعنی بفهمافهِمتَ یعنی آیا فهمیدی؟...ادامه دارد بخوانید, ...ادامه مطلب

  • آرزوهای آقا میرزا حسن(37)

  • اگر می خواهی...آن‌که ناگاه کسی گشت به چيزی نرسيد...آقا میرزا حسن می گوید: عمو مشتی مراد علی می فرمود:اگر می خواهی راحت باشی راحت طلب مباشاگر می خواهی بارت به مقصد برسد مانع رسیدن بار دیگران مباشاگر می خواهی گفتارت مورد پسند دیگران باشد به گفتار دیگران توجه کناگر می خواهی پای منبر و سخنرانی ات بنشینند بی مطالعه و غیر مستند و تکراری سخن مگواگر می خواهی آنچه کسب می کنی حلاوت و ماندگاری داشته باشدبه دنبال راحت بدست آوردن و گنج بی رنج مباش گه گفته اند: هر چیزی راحت به دست آید عمر کوتاهی دارد و زود از دست می رود.حضرت سعدی چینی سازان مرودشت را مثال می زند؛خاک ِ مشرق شنیده‌ام که کنندبه چهل سال کاسه‌ای چینیصد به روزی کنند در مَردَشتلاجَرَم قیمتش همی‌بینیسعدی می فرماید شنیده ام که در مشرق زمین ظروف چینی می سازند که گرچه زمانبر و گران قیمت است ولی در عوض سال ها دوام دارد اما در همین مردشت(مرودشت) خودمان روزانه صد ظرف ارزان قیمت و کم دوام می سازندسعدی به سازندگان و سفالگران ظروف چینی که در مردشت (مرودشت) فعالیت داشته اندتوصیه میکند سهل انگار نباشند و مانند چینی سازان کشور چین در ساخت کاسه ها و ظروف چینی ظرافت و زیبایی به خرج دهند .سعدی مثال دیگری در باره شیشه بلور و ساده و لعل گرانبها می زند و می فرماید: ظروف شیشه ای همه جا در دسترس است ولی ارزش زیادی ندارد اما لعل گرانبها بسیار سخت بدست می آید به همین دلیل است که در نزد همگان عزیز است.آبگینه همه جا یابی از آن قدرش نیستلعل دشخوار به دست آید از آن است عزیزادامه دارد بخوانید, ...ادامه مطلب

  • آرزوهای آقا میرزا حسن(31)

  • اگر می خواهی...آقا میرزا حسن می گوید:عمو مشتی مرادعلی در پاسخ کسی که پرسید می خواهم بهتر از اینکه هستم باشم فرمود: در گام اول باید خودت را بشناسی و ببینی چه انتظاری از افراد جامعه داری از قدیم گفته اند و خدا و پیامبر (ص) بر این امر تأکید فرموده اند؛ اگر نیکی کنید به خود نیکی کرده اید، و اگر بدی کنید به خود بدی کرده اید.اگر می خواهی گندم درو کنی گندم بکار(اهل دنیا همه کشاورزند / هر چه کار همچنان دروند)اگر می خواهی در خانه حرمت داشته باشی حرمت اهل خانه را اصل بداناگر می خواهی پدر و مادرت در قبر شاد و آرام باشند آرامش دیگران را بر هم مزناگر می خواهی دشنام نشنوی نا سزا مگو(هر چیز به خود نمی پسندی / بر من مپسند برادر من / گر مادر خویش دوست داری/ دشنام مده به مادر من)اگر می خواهی در دنیا و آخرت عزیز باشی بندگان خدا را خوار مکن تا ذلیل نشویاگر می خواهی با آگاهی و بینش به مقصد برسی علم نافع بیاموزاگر می خواهی از جان و مالت صیانت شود امانت دار دیگران باشاگر خشنودی خدا را می خواهی رضا باش (الهی رضاً به رضائک و تسلیماً لأمرک)اگر می خواهی دعایت مقبول شود با اقرار به توحید تنها نزد خداوند اعتراف به گناه کناگر می خواهی احقاق حق کنی نسبت به خود و نزدیکانت عادل باشاگر می خواهی به راه راست هدایت شوی در مرز و مسیر حق خود حرکت کناگر می خواهی گره زندگی ات باز شود گره گشایی کناگر می خواهی راز زندگی ات پنهان بماند راز نگهدار دیگران باشاگر می خواهی جواب حضرت دوست را بشنوی بندگی کن بندگی کن بندگیاگر می خواهی رسوا نشوی،دیگران را با تهمت زدن رسوا مکناگر می خواهی عیوبت پنهان بماند عیب پوش باشاگر می خواهی آبرویت حفظ شود پرده دری مکن...ادامه دارد بخوانید, ...ادامه مطلب

  • آرزوهای آقا میرزا حسن(32)

  • اگر می خواهی...آقا میرزا حسن می گوید:عمو مشتی مرادعلی می فرمود:هر چیزی ظاهر و باطن دارد که به آن پوسته و مغز هم می گویند انسان نیز چنین است و چون باطن بر ظاهر ارجح است این موجود دو پا یا انسان برای بدست آوردنِ مقبولیت و محبو بیتِ بیشتر، ظاهرش را خوب و پسندیده جلوه می دهد تا وی را آدم خوش باطن بنامند اما این ظاهر سازی دوام چندانی ندارد زیرا اخلاق یکی از نشانه های ظاهر و بروز باطن انسان است که شخص در حال عصبانیت حرف هایی که می زند که درون و طینت خود را آشکار می سازد و به عبارتی مشت او باز می شود همین بس که به محض آرام شدن از عصبانیت نزد خود و اطرافیانش به شدت احساس شرمندگی می کند.هر که گردد پاک طینت محرم دلها شود هر که در خون صاف گردد قابل مینا شوداین زبان را چون کلیدی دان در گنج سخنپسته بی مغز چون لب واکند رسوا شودعمو مشتی مراد علی مدام می فرمود:اخلاق اخلاق اخلاق را در خانه و بیرون از خانه اصل قرار دهید.هر کس می خواهد ترازوی عملش در قیامت سنگین باشد اخلاق خوش و مدارا داشته باشدپرسیدم مدارا چیست؟عمو مشتی مرادعلی فرمود:این بحث را به بعد موکول می کنیم همین قدر بدان وقتی دست فرزند خردسالت را در دست داری و آرام آرام باب میل و رضایت او راه می روی و هیچ اعتراضی نمی کنی یهنی اینکه با او مدارا کرده ای، با این رویکرد اخلاقی؛اگر می خواهی مرده ات در قبر آرام و شاد باشد به مرده ی دیگران نفرین و دشنام مدهاگر می خواهی فرزندانت در فرمانت باشند بی چون و چرا در خدمت پدر و مادرت باشاگر می خواهی عمر با برکت و طولانی داشته باشی صله رحم کناگر می خواهی از 70 حسنه 69 حسنه را از آن خود کنی در سلام کردن سبقت بگیراگر می خواهی خداوند تو را ببخشد بنده اش را ببخش(ببخش تا بخشیده شوی)اگر می خواهی بفهمی و درک, ...ادامه مطلب

  • آرزوهای آقا میرزا حسن(29)

  • علم نافع و علم مضرآقا میرزا حسن می گوید:از عمو مشتی مرادعلی پرسیدم علم نافع و مضر به چه معناست؟عمو مشتی مرادعلی فرمود:نافع یعنی مدد رساننده به هدفی و مضر یعنی بازدارنده از هدفی پس هر دانشی که تو را به مقصد نرساند یا باز دارد چون با بینش همراه نیست نافع هم نخواهد بود.پرسیدم یعنی علم نیاموختن بهتر است؟عمو مشتی مرادفرمود: هیچکس موافق جهل و ظلمت نیست درست است که طلب علم بر هر زن و مسلمان واجب است اما کدام علم؟آیا آموختن علم شکار نهنگ آنهم در کویر می تواند نافع باشد؟بدیهی است چنین علمی اگر مضر نباشد بیهوده که هست.آن هایی که عزیزانشان را وادار می کنند هر نوع علمی ولو علم غیر نافع بیاموزند در ناکامی و نرسیدن جگر گوشه های خود نقش اصلی را دارندپیامبر اعظم (ص) از چند چیز به خداوند پناه می برده اند در دعای ابو حمزه ثمالی هم آمده که یکی از آن چیزها علم غیر نافع است ( خدایا از دانشى که سود ندهد و دلى که سوز ندارد و دعائى که شنیده نشود و نفسى که سیرى نپذیرد به تو پناه می برم ) عمو مشتی مرادعلی که به شعر شاعران و حکایت حکایتگران آشنایی داشت پای مولوی را به میدان کشید و از تمرد و سر پیچی پسر نوح در مثنوی یاد می کند: وقتی توفان در گرفت پسر نوح دعوت و اصرار پدرش را که فرمود: امروز کسی نجات پیدا خواهد کرد که سوار بر این کشتی شود نادیده گرفت و گفت: به بالای کوهی که آب به آنجا نرسد می روم و خود را نجات می دهم مولوی این ارزیابی و علم غرور را مذموم می داند.کسی که مدعی دانستن است و خود را بی نیاز به فهمیدن و هدایت و هادی و وحی نبی می داند او دچار استکبار علمی شده و به عبارتی علمش علم بیهوده و غیر نافع استهم‌چو کنعان سر ز کشتی وا مکشکه غرورش داد نفس زیرکشکه برآیم بر سر کوه مشیدمنت نوحم چرا باید کشیدچ, ...ادامه مطلب

  • آرزوهای آقا میرزا حسن(16)

  • مگر این مردم کیستند که باید به خاطر آن ها...آقا میرزا حسن می گوید:با این که مرحوم عمو مشتی مرادعلی به سنت های حسنه وفا دار بودند و برای مراسم عزا و عروسی حرمت قائل می شدند ولی اسراف و ریخت و پاش هایی را که بیشتر جنبه ی تشریفات و چشم و همچشمی داشت بر نمی تافتندریشه اسراف در چشم و همچشمی هاست!روزی با تأسف فرمودند: امان از چشم و همچشمی که از بدو تولد تا لحظه ی مرگ دست از سر مان بر نمی دارد زندگی آرام خیلی از ماها تحت تأثیر نگاه و حرف مردم و چشم و همچشمی قرار گرفته استبراستی این مردم مگر کیستند که باید زندگی عادی و آرام خودمان را قربانی حرف و نگاهِ آن ها بکنیم و به خاطرشان چنان جشن عروسی بر پا کنیم که هیچ سنخیتی با فرهنگ و جیب و دخل و خرج خانواده عروس و داماد ندشته باشد؟این مردم مگر کیستند که باید برای حرف شان رشته تحصیلی فرزندان مان و مکان تحصیل و نوع پوشش عزیزان مان مطابق نگاه و قضاوت آن ها باشد؟این دیگران کیستند که حتی سنگ قبر مان هم از ترس حرف شان باید گران قیمت و چشم پُر کن باشد؟این مردم کیستندکه باید برای هر مراسمی که داریم قرض کنیم و خرج کنیم تا جلوی زخم زبان شان گرفته شوداین مردمی که از حرف و نگاهشان ترس داریم مگر کیستند که باید مطابق میل شان بخوریم و بپوشیم و زندگی کنیم و حتی بمیریم!این مردم مگر کیستند که باید به خاطر حرف آن ها ازدواج کنیم یا ازدواج نکنیم و بچه دار شویم(که می گویند فلانی بچه دار نمی شود) یا بچه دار نشویم و...عمو مشتی مرادعلی می فرمود: ای مردم!خودتان را از حرف سازی های مردم و چشم و همچشمی و مسابقه ی بی حاصل دور کنید و سرتان به زندگی تان باشد مراسم عروسی را در شأن خودتان بر گزار کنید و داماد را گرفتار پس از عروسی مکنیددر باره ی مراسم عزاها نیز کاری ک, ...ادامه مطلب

  • آرزوهای آقا میرزا حسن(17)

  • فال بد زدنبد قدم و نحس و شوم بودن!آقا میرزا حسن می گوید:هر گز فرمایش عمو مشتی مرادعلی را فراموش نمی کنم که می فرمود: در شگفتم که مردم ازبد قدمی،نحس و شوم بودن و فال بد سخن می گویند ولی به فال خوب و خوش قدمی و میمونی و مبارکی توجه ندارندچرا در زندگی تان اصرار بر فال بد دارید؟ البته شیوه چنین تفکری منحصر به ایران نیست که در کشورهای دیگر هم رایج است که به آن خرافات می گویند.اگر چیزی بناست شوم باشد همان فال بد زدن است زیرا کسی که فال بد می زند یأس و نومیدی را مهمان دلش می کند و مدام به خطر و ناکامی فکر می کند و در عوض کسی که فال خوب می زند به پیروزی و به مقصد رسیدن می اندیشد چنین آدمی چون با امید گام بر می دارد و تفکر بد ندارد سرانجامش خیر و مبارک استعمو مشتی مراد می فرمود: اگر به فال می اندیشید بهتر است مانند پیامبر اعظم (ص) فال خوب بزنیدبارها شنیده اید رسول خدا (ص) در سال هفتم هجری نامه‌ای به خسرو پرویز پادشاه ایران می‌نویسند و وی را به اسلام دعوت می‌کنند. عبدالله ‌بن حُذافه سفیر پیامبر(ص) می گویدوقتی نامه را برای خسرو پرویز خواندند وی با بی احترامی نامه را پاره کرد و گفت: این شخص کیست که مرا به دین خود فرا مى خواند و نامش را پیش از نام من مى‌آورد؟! کسری یا همان خسرو پرویز قاصدی را همراه با مشتی خاک روانه حجاز کرد ( ارسال مشتی خاک معنای خاص خود را دارد)سفیران خسرو پرویر وقتی خاک را تحویل پیامبر(ص) دادند حضرت مانند برخی ار صحابه فال بد نزدند که ای داد بیداد امپراتور ایران با راسال مشتی خاک غیر مستقیم گفته بنا دارد خاک حجاز را به توبره بکشد پس بد بخت شدیم و...بلکه با خونسردی تمام فال خوب زدند و فرمودند: این خاک نشانه آن است که شما اقتدار او را متلاشى و خاک او را تصرّف خواهید کرد., ...ادامه مطلب

  • آرزوهای آقا میرزا حسن(18)

  • فلانی آدم شوم و بد پیشانی است!عمو مشتی مراد می گوید: جای تأسف است که بیشتر مردم به ویژه خانم ها به فال بد گرایش بیشتری دارند تا خوب،یکی از دلایل افسردگی بیشتر نسوان خیالات یا خیال بد کردن است این ها اگر مسافری در راه داشته باشند و کمی دیرتر برسد در اولین واکنش می گویند: حتما" اتفاقی افتاده و الا تا الآن رسیده بود!خودشان هم که در سفر باشند به جای فال خوب به فال بد روی می آورند و با استرس و اضطراب سفر می کنندبرخی با اعتقاد راسخ به بد قدمی حتی کسانی از نزدیکان خودشان را به دلایل واهی آدمِ شوم و بد قدم می دانند بدیهی است این گونه تفکر، ریشه در جاهلیت و گذشته های پیش از آن دارد. در داستان حضرت صالح پیامبر علیه السلام نقل شده است هنگامی که آن حضرت قومش را به خداپرستی دعوت فرمود، بلایایی چون قحطی، خشکسالی و غیره بین آنان بود.از این رو در پاسخ به دعوت پیامبرشان گفتند:به تو و پیروانت بدبینیم، شما مردم شومی هستید، شومی تان به ما نیز رسیده است، از ما دور شوید تا از شرّ شما خلاص شویم ...این اتفاق و گفتارهای نا معقول مربوط به سالها پیش از ظهور اسلام بوده آیا از یک آدم مسلمان و به اصطلاح امروزی و با سواد بعید نیست که بگوید با فلان شخص چون آدم بد پیشانی و بد قدم است رفت و آمد و وصلت نمی کنیم؟یا بگوید فلان شخص به دلیل بدقدمی از روزی که وارد زندگی ما شد هر روز برایمان اتفاق تازه ای می افتد و روز خوش ندیدیم؟طرف پدر بزرگ 110 ساله اش به علت کهولت سن از دنیا می رود عروس یا داماد متهم به شومی و بد قدمی می شود!نکته:مرحوم دهخدا و دکتر معین در معنای خرافه نوشته‌اند: خرافه در عرف لغوی، سخنان پریشان و نامربوط ولی خوشایند یا عادت و عقیدتی بیرون از مبنای عقل و ناسازگار با آموزه‌ها و موازین شرع و, ...ادامه مطلب

  • آرزوهای آقا میرزا حسن(12)

  • تفاوت آرزو و امیدآقا میرزا حسن می گوید: یادم هست به مرحوم عمو مشتی مرادعلی گفتم از صحبت های شما پیداست که آدمی نباید آرزو و امید چندانی داشته باشد!عمو مشتی مرادعلی با شگفتی پرسید: من کی چنین حرفی زدم؟ امید داشتن یعنی حیات داشتن، امید هدیه ای است از جانب خداوند که در دل بنده اش جاری می سازد امید باعث به حرکت در آوردن چرخ زندگی است حیات فردی و اجتماعی انسان مدیون امیدواری اوست.از همه مهمتر امید پادزهر افسردگی و خمودگی و اضطراب استالبته بنده در باره ی داشتنِ آرزوی دراز با احتیاط سخن گفته ام زیرا معتقدم در هر امیدی آرزو هست ولی در هر آرزویی امید نیست آرزوی بی حد و حصر ممکن است انسان را به خیالپردازی و اوهام و تنبلی متصل کند در صورتی که امید، افق های روشن را نشان می دهدناگفته نماند حتی امیدِ زیاد داشتن هم خوب نیست زیرا وقتی سر ریز می کند شخص را می افتد به دامن آرزوهای دست نیافتنی می اندازد!هر چیزی اندازه ای دارد و هر کس باید متناسب با واقعیات و امکانات و توان و طاقت فردی خویش امید داشته باشد تا دچار یأس و سر خورده نشود امیدوار بودن بدون تلاش، آب در هاونگ کوبیدن و بیهوده است بارها شنیده اید که می گویند خواستن توانستن است بنده معتقدم اگر در خواستن و توانستن، بر خاستن نباشد این واژه ها شعاری بیش نیستند نباید توهم امید داشته باشیم و خودمان را گول بزنیم به عنوان مثال؛ کسی که آرزوی رفتن به دانشگاه برتر و رشته بهتر را دارد ولی در زمینه رشد فکر و اگاهی و دانستن هیچ تلاش و کوششی نمی کند این آقا یا خانم متوهم و خیالپرداز است زیرا اگر او امید می داشت برای رسیدن به افق روشن و قله ی سعادت و پیروزی، جهد و تلاش مضاعف می کرد و به امید واهی دل نمی بست...ادامه دارد بخوانید, ...ادامه مطلب

  • آرزوهای آقا میرزا حسن(8)

  • پندانه عمو مشتی مراد علی در باره خدمت رسانی به خلق خدا!اَلا گر طلبکار اهل دلی ز خدمت مکن یک زمان غافلیبه حال دل خستگان درنگر که روزی تو دلخسته باشی مگردرون فروماندگان شاد کن ز روز فروماندگی یاد کنآقا میرزا حسن می گوید:امروز عمو مشتی مرادعلی با دست پر آمده بودعمو مشتی مراد علی در آغاز سخن با اشاره به خودشان فرمود: یادمان باشد انسان خوب با کارهایش شناخته می شود نه مثل مشتی علی با حرف هایش!آقا میرزا حسن آقا!به خاطر حرف و نا سپاسیِ مردم از خدمت به دیگران رویگردان مشو!وقتی ذهنتان را از آلودگی ها پاک کردید اگر کسی هم به شما نا سزا گفت می فهمید او در واقع به شما زشتگویی نمی کند بلکه به کسی که در ذهن دارد نا سزا می گوید در این حالت با او چون کودک بر خورد خواهید کرد پرسش این است که اگر کودکتان کار بدی کرد آیا او را تنبیه می کنید؟ جواب این است که خیر،شما در واقع کار بد او را تنبیه کرده اید نه خود کودک رابه دیگران کاری نداشته باش؛شما خوبی کن بگذار آب دجله خوبی هایت را با خود ببرد هر گز از کار خیر برای دیگران هر چند نا سپاسی دیدی دلسرد و نومید مباش که خوبی خوبی می آورد و بدی بدیهر گز مگو هرچه خوبی کردم بدی دیدم این حرف نابجاست زیرا اگر از آنکه به وی خوبی کرده ای خوبی نبینی بی تردید از کسی و در جایی دیگر جواب خواهی گرفت بدی نیز چنین است «أحْسِنْ کَما أحْسَنَ اللهُ «نیکی کن همان گونه که خداوند به تو نیکی کرد.»این پند را از عمو مشتی علی مراد بشنو و به کار گیر که«به احسانی دلی را آسوده‏نمودن، برتر از هزار رکعت نماز نافله است»به قول حضرت سعدی؛شنیدم که پیری به راه حجازبه هر خطوه کردی دو رکعت نمازچنان گرم رو در طریق خدایکه خار مغیلان نکندی ز پایبه آخر ز وسواس خاطر پریشپسند آمدش در نظر کار خویشب, ...ادامه مطلب

  • آرزوهای آقا میرزا حسن(9)

  • عمو مشتی مرادعلی و حکایت آموزنده پیر مرد خارکش!آقا میرزا حسن آقا گفت: عمو مشتی مراد علی از آنجا که خودش پیوسته شاکر بود توصیه به شکر نعمت های خدا می کرد و می فرمود: هرکس می خواهد شاهد ریزش رحمت خداوند باشد باید لسانی و عملی شکر گزار باشد.شکر معجزه می کند، شکر باعث پرورش روح انسان مى شود شکر کامل شکری است که خالق و مخلوق را در بر گیرد مانند والدین،معلم،استاد و راهنما، کسانی که به ما خدمت کرده اند و...حکایت آموزنده؛پیر مردی خارکش بار هیزم بر پشت گرفته بوداو که قامت و جسم نحیفش زیر بار سنگین هیزم خم شده بود لنگان لنگان قدم بر می داشت و می گفت:ای خدایی که آسمان را بر افراشتی و زمین را گستراندیای شاد کننده دل های غمگین ای خالق زیبایی ها و تقسیم کننده نعمت هاوقتی از بالا تا پایین جسمم را نگاه می کنم می بینم چه لطف هایی که بر من کردی و من شکر گزار نبودم،خدا یا تو را شکر که آبرویم دادی نامم را به نیکی منتشر ساختیخدا یا تو را شکر می کنم که درِ دولت برویم گشادیتاج عزت بر سرم نهادیمن خودم را در حدی نمی بینم که شکر هیچ یک از داده هایت را بجا آورمخدایا تو نعمت هایت را بر من کامل کردی و من در حد شکر گزار نبودمنو جوانی مغرور در حالی که سوار بر اسب خود بود و جولان می داد گفت: ای پیر نادان خاموش باش، از کدام دولت و عزت می گویی در حالی که تو خار بر پشت نحیف خود گذاشته ای و لنگان لنگان و با زحمت آن را حمل می کنی تا با فروش آن لقمه نانی بدست آوری و شکم خود را سیر کنی؟تو پیر خرف عمر خودت را در بیهودگی باخته ای و پس از این همه سال هنوز فرق عزت و خواری را نمی دانی؟پیر مرد در حالی که همچنان پروردگار را سپاس می گفت نگاهی به اسب و سوار مغرور کرد و گفت:جوان! تو تفاوت عزت و خواری را نمی دانی و الا , ...ادامه مطلب

  • آرزوهای آقا میزا حسن(4)

  • مشتی مراد علی و آداب عیادت از بیمارمرحوم مشتی مرادعلی در باره ی صله رحم فرمود: در باره ی دیدار از اقوام و فامیل گرچه بسیار سفارش شده و ثواب فراوان دارد ولی عیادت و مهمانی رفتن و مهمان شدن هم دارای آداب و قواعدی است که اگر به آن عمل نشود به جای ثواب کباب کرده ایم.فرق است بین عیادت از بیمار در خانه و مریض خانه که چون ملاقات در بیمارستان عمومی است زحمت چندانی بر دوش خانواده بیمار نیست ولی عیادت در خانه دارای قاعده و ملاحظات خاص استبارها گفته شده انسان نباید بدون دعوت به مهمانی برود و کسی حق دارد طفیلی باشد پرسیدیم طفیلی چیست؟ مشتی مرادعلی فرمود یعنی کسی بی دوعوت و بی خبر همراه شخص دعوت شده مهمان نشود و نگوید ما که با فلانی این حرف ها را نداریم!مشتی مراد علی در ادامه فرمودند: در سال های قبل همسایه ای داشتیم که مدتی دچار بیماری شده بود این بنده ی خدا وضع مالی مناسبی نداشت ولی شنیدم در یکی از روزهای گرم تابستان چند نفر از خویشان و اقوام سببی و نسبی بدون در نظر داشتن حال و روز ایشان و به قصد ثواب، دست خالی به عیادت ایشان رفتند این بندگان خدا شاید نمی دانستند با عیادت بی خبر و بی وقت خودشان،بیمار و خانواده اش را گرفتار زحمت و خرج و قرض و خجالت می کنند چنین عیادتی نه تنها ثواب نیست که عین گناه استمشتی مراد علی با ناراحتی فرمود:هر کاری قاعده و روش و آداب خودش را دارد این چه صله ارحامی است که بار گران باشید برای شخص بیمار؟ آداب عیادت از بیمار،بردن تحفه است که هرکس در حد توانِ مالی باید با کمک خود دستِ از کار افتاده را بگیرد به خصوص اقوامِ نزدیک تر نسبت به هزینه دارو و درمان و تهیه ی مایحتاج بیمار و خانواده اش دست و روی گشاده داشته باشند حتی سفارش شده نزد شخص مریض از آنچه او نمی , ...ادامه مطلب

  • آرزوهای آقا میرزا حسن(5)

  • عمو مشتی مرادعلی و توجه به جوانانآقا میرزا حسن می گوید عمو مشتی مراد علی با این که سن و سال بالایی داشت ولی جوانگرا بودپرسیدم جوانگرا چیست؟آقا میرزا حسن گفت:یعنی اینکه گرایش و نوع تفکرش به جوان ها نزدیک تر بود به همین دلیل درد و مشکل آن ها را به خوبی درک می کرد یادم هست همیشه به جوان ها می گفت:درس خواندن و دانشگاه رفتن و مدرک گرفتن بسیار خوب است ولی کافی نیست مگر آنکه در کنارش یک فن و هنر هم یاد بگیرید دلخوش بودن به مدرک آنهم بدون پشتوانه ی تجربه و فن بی حاصل استعمو مشتی مرادعلی که خودش درس خوانده و کار بلد بود به جوان ها می گفت: موفقیت هر کس بستگی به شجاعت او دارد جوان باید با انگیزه و امید وارد میدان کارهای سخت شود کامیابیِ شما در گرو نوع بینش و تفکرِ مثبت شماست اگر عواملِ منفیِ وسوسه گر برون را با تقویت عواملِ مثبتِ درون از بین ببرید پیروز می شوید و به مقصد می رسید همه چیز بستگی به جوششِ درون انسان دارد رفتار و کردار ما بازتاب دهنده درون ماست خلاقیت،بهره وری،موفقیت و حتی ترس،تردید،بی اعتقادی و نومیدی در درون انسان شکل می گیرد کسی که با ترس و یأس،شایستگی های خود را برای تحقق آرزوهایش دست کم و نا چیز می داند چگونه می تواند به خواسته هایش برسد؟پیروزی و موفقیت از آن کسی است که مقتدرانه و با شجاعت در راهی که به آن ایمان دارد گام بر دارد و از واژه های نمی شود کار من نیست سخت و ناممکن است دوری کند تأکید می کنم تکیه کردن بر مدرک دانشگاهی و نیاموختن فن و هنر موجب پسرفت و خسران است.آقا میرزا حسن دوباره برای مرحوم عمو مشتی مرادعلی طلب رحمت کرد و گفت:مرحوم چندین بار این حکایت حضرت سعدی را در باره جایگاه آموختن هنر برایمان انشا کرد: حکیمی پسران را پند همی‌داد که جانان پدر هنر آموزید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها