بخش اول ناگفته های محرم در بهمن آباد

ساخت وبلاگ

هیأت ابوالفضلی با تکمیل بنای صُفه مکانِ جدید را به خانم ها اختصاص داد ولی شنیده شد سرو صدای خانم ها به قدری  زیاد است که هیچکدامشان نمی توانند از سخنرانی و نوحه خوانی  بهره ببرنداین گله ها بیشتر از جانب خانم های تهرانی مطرح می شد ولی چون مزاحمتی برای آقایان در بر نداشت مداخله نکردیم و آن ها را به خودشان واگذار کردیم.

شب هشتم پس از صرف شام همگی از هیأت خارج شدند این حرکت موجب اعتراض برخی از بزرگترها شد همان شب به معترضین که از بزرگان مجلس بودند قول پیشگیری از این حرکت در شب های آینده را دادم با همین رویکرد، شب نهم در سخنان کوتاهی از همه ی حاضرین خواستم  تا پایان مراسم،از هیأت خارج نشوند و با جدیت به عزاداری بپردازند حتی گفتم اینجا قهوه خانه ی مشتی قنبر نیست بلکه حسینیه و جایی است برای عزاداری، خوش بختانه از این پیشسنهاد بخوبی استقبال شد و آن شب عزاداری جانانه ای برگزار کردند.

بی تردید ریا کاری در جای جای عزادرای در کل کشور مشهود است به هرحال انسان ها دوست دارند دیده شوند از این رو داشته هایشان را بصورت برنامه ریزی شده  شده  رونمایی و در معرض دید دیگران قرار می دهند ولی شوربختانه بخش مداحی نیز که باید الگوی مناسبی  برای سایرین باشد بیشتر از دیگر بخش ها دچاربلای خودنمایی است البته این بلا تنها منحصر  به بهمن آباد نمی شود بلکه زنجیره ای از خودنمایی درعزاداری ها و حتی بیشتر در پایتخت وجود دارد که ظهور آن می تواند در برداشتن علامت 21 تیغه و بسیار سنگین،استفاده از ابزار  ساز و آواز و استفاده از سبک و شعرهای بی محتوا در مداحی،راه بندان و سد معبر کردن و تا پاسی از شب دسته به راه انداختن و ایجاد مزاحمت برای دیگران، از همه بدتر حضور زنان و دختران جوان با آرایش های زننده و...همه ی این ها و دهها رفتار دیگر که به انگیزه خودنمایی صورت می گیرداز این ها عبور می کنیم و بر می گردیم به بهمن آباد و عرض ادب و سلام دارم خدمت تک تکِ خانم های آن دیار که با رعایت حجاب کامل و ادب و وقار و متانت افتخاری هستند برای همه ی ما و  جامعه و خانواده های خودشان وهمچنین  الگو و سرمشق برای دیگران.درود بر شما

ولی گله ی اصلی ما در بخش مداحی است به عنوان مثال نوحه خوان های ما در هیئت ابوالفضلی  هرشب برای خواندنِ نوحه های طولانی اعلام آمادگی می کنند دوستان مان از این نظر که زود رنج و جوان هستند توقع کوچکترین تذکری را هم ندارند از این رو به محض دریافت تذکر مبنی بر خلاصه کردن و کوتاه خواندن نوحه،دلگیر و ناراحت می شوند هنگام رفتن به  هیأت حسینی نیز با وجود وقت اندکی که داریم بازهم بدون ملاحظه ی میزبان،انتظار دارند نوحه های کلی و طولانی بخوانند و خودی نشان دهند که البته این نگاه، با اندک وقتی که داریم ممکن نیست.

 روز عاشورا و هنگام رفتن به مزار نیز به نوعی دچار خود بینی و خوخوانی و خوخواهی می شویم  برخی دوست دارند آن همه راه از ابتدای روستا تا امام زاده را یک تنه و به تنهایی و بدون تحویل میکروفن به دیگران نوحه خوانی کنند که این روش نیزصحیح نیست.

روز تاسوعا و علمگردانی

باید همین جا از جناب حجت الاسلام شیخ علی آقا تشکر کنیم که تا پایان مراسم علمگردانی صبوری پیشه کرده و همراهی می کنند افزون براین روضه خوانی در خانه ها را  با برنامه ریزی خوب و با تلخیص و مرضی طرفین به نحو احسن انجام و فرجام می دهند.

روزعاشورا

 پس از استقبال از برادران مزینانی و سویزی،حاج حبیب ذاکری آماده شدند برای نوحه خوانی ولی شوربختانه اول اینکه سوار بر اسب نبودند و دوم اینکه حتی برای مهمانان خودمان یک وسیله ی بالا رونده(ولو یک صندلی ناقابل) نداشتیم تا میهمان و میزبان بر بلندای آن نوحه خوانی کنند آیا این وضع برای یک میزبان خجالت آور نیست؟

یک نکته؛انتظار می رود هنگام خروج و خداحافظیِ هیأت های مزینان و سویز،ریش سفیدان و بزرگان ساکن در بهمن آباد و حداقل یکی از آقایان روحانی پیشاپیش هیأت برای بدرقه میهمانان حضور داشته باشند.

نکته ای دیگر در باره بدرقه؛

به نظر می رسد ما بهمن آبادی ها چند سالی است خوش استقبال شده ایم و بد بدرقه، به عنوان مثال؛وقتی هیأت حسینی میهمان هیئت ابولفضلی  می شود و یا هیأت ابوالفضلیمیهمان می شود استقبال مان از یکدیگر گرمِ گرم است ولی هنگام رفتن و خداحافظیِ میهمانانمان، به نیکی بدرقه شان نمی کنیم  به جای آنکه ریش سفیدها و بزرگان هیئت برای بدرقه و مشایعت میهمانان قدم پیش بگذارندچند جوان از دو طرف آنهم با تمسخر و خنده  در پیشاپیش و یا انتهای هیأت قرار می گیرند و همدیگر را بدرقه می کنند که این روش یعنی به هم ریختن آداب و رسوم که به هیچ وجه  جالب نیست بهتر است هنگام مشایعت کردنِ هیأت های میهمان، بزرگترها حضور داشته باشند.

آداب نشستن در مجلس؛

مدتی است آداب نشستن در مجلس را از یاد برده ایم در گذشته با اینکه مردم،کم سواد و بی سواد بودند ادب و آداب را بهتر و بیشتررعایت می کردند ولی با شکوفایی درس و بحث و دانشگاه و مدرک و ...گویی چشمه های جوشش ادب که باید فوران می کردخشکانده شد در گذشته محل نشستن پدر و فرزند و عمو و بزرگتر و کوچکتر،تعریف شده بود ولی اکنون مشاهده می شود جوان ها و کوچکترهای مجلس بر خلاف ادب و آداب،بالانشین مجلس شده اند و برعکس پدر و عمو و دیگر بزرگان و ریش سفیدان ناگزیرند در پایین دست مجلس بنشینندناگفته نماند در مجالس عمومی برای هیچکس مکان اختصاصی وجود ندارد در این خصوص روایات فراوانی داریم که راهگشاست مانند: پيامبر(ص) فرمود: وقتى كسى وارد مجلسى شد هر جا كه خالى است بنشيند و امام صادق(ع): «رسول خدا(ص) اين‌گونه بود كه در هر منزلى كه وارد می‌شد همان دم در مى‏نشست ولی نباید فراموش کنیم که فرمودند: در مجالس فقط براى سه گروه بايد جا باز كرد: سالخوردگان به حرمت سن و سال ايشان، براى دانشمندان و براى حاکمان عادل به سبب مقام ايشان.

 در باره غلط خوانیِ اشعار در تعزیه خوانی و عدم تناسب در محاوره ها و...نظرهایی داریم که در آینده به آن خواهیم پرداخت.ان شاءالله

ادامه دارد

بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 229 تاريخ : شنبه 8 آبان 1395 ساعت: 12:50