حکایت بدقدمیِ عباس آقا دوست قدیمی من(5)

ساخت وبلاگ

حال و وضع عموی دختر خانم و همسرش بعد از مرگِ ناگهانیِ گوساله قابل بیان نیست همگی ساکت بودیم و تنها به جنازه ی گوساله نگاه می کردیم از بخت بدِ ما که قبلا"گفته بودیم هیچکس نباید از اومدن و رفت و آمدمان خبردار بشه سرو صدای بچه های عمو جان همه ی همسایه ها رو به آغل گوساله کشوند گروه گروه مردم برای ابراز همدردی وارد خونه ی عموی دختر خانم می شدن،و سر تکان می دادن در بین این ها دایی دختر خانم هم بود من فرصت رو برای بیرون بردنِ عباس آقا غنیمت شمردم و به دایی گفتم اگه اشکال نداره،عباس آقا رو فعلا ببرن خونه خودشون تا کمی بعد خدمت برسم،من از سال ها پیش، با دایی جان سلام و علیک داشتم بالاخره،عباس آقا رفت خونه دایی من هم خیالم راحت تر شد نیم ساعت بعد خودم هم رفتم خونه دایی دختر خانم،به محض ورودم  ایشان را در جریانِ دلیل رفتن مان به خانه عمو جان قرار دادم دایی خیلی خوشحال شد او هم گفت:بدقدمی خرافاتِ ومربوط به دوره جاهلیت بوده،انسانِ امروزی این حرف هارو قبول نداره،خوشبختانه خانم دایی جان هم همین حرف ها رو بیان کرد ولی ما فکرمون پیش گوساله ای بود که جلوی چشم مان حروم شد قرار شد من و عباس آقا و داییِ دخترخانم و همسر دایی بریم خونه ی عموجان تا علاوه بر خداحافظی، حداقل  از اتفاقی که افتاده اظهار تأسف کنیم عباس آقا آهسته در گوشم گفت:قاسم جان من خیلی آدم بدبختی هستم،در جواب گفتم: این چه حرفیه؟ دشمنت بدبخت باشه و...چند دقیقه ای که گذشت،به عباس آقا اشاره کردم وقتشه بریم خونه عموجان،هنوز حرفم تموم نشده بود که فریاد همسر دایی جان از آشپزخانه، تن و بدن مان را لرزاند دایی دخترخانم فوری خودشو رسوند به محل جیغ و داد من موندم و عباس آقا،دونفری خیره خیره به هم نگاه کردیم ولی از اتفاقی که افتاده بودخبر نداشتیم کمی اون طرف تر،بچه 7 ساله ای رو دیدیم  که به شدت اشک می ریخت پرسیدم: دختر خوب بگو چی شده چرا گریه می کنی؟گفت:خواهرم سوخت،گفتم چرا؟ گفت:آب جوش رو بدنش ریخت!دیگه داشت حالم خراب می شد عباس آقا اشک توی چشاش حلقه زده بود حتی یک کلمه هم نتونست حرف بزنه دایی جان دختر خردسالشو رسوند بیمارستان من و عباس آقا دربلاتکلیفی و سرگردانی موندیم،نه پای رفتن داشتیم،نه جای موندن،

ادامه دارد

کانال تلگرام بهمن آبادخبر اینجا 

https://t.me/BahmanAbad_khabar

بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 211 تاريخ : سه شنبه 9 خرداد 1396 ساعت: 18:27