سفرنامه مُحّرم 1401 قسمت(11)

ساخت وبلاگ

عاشورا روز پیمان و پیمان گسستن است قلب هایی با حسین(ع) همراه می شوند و دل هایی نیز می بُرند و می روند این ریزش و رویش در همه ی ادوار تاریخ جریان داشته و دارد و خواهد داشت
اینک ما هستیم و عاشورا و دلبستن و دل بریدن،پیمان بستن و پیمان گسستن یاحسین گفتن و با امام حسین علیه السلام بودن،عبد خدا بودن یا...
امروز عاشوراست می خواهم از پا مزار و میدان عاشورا بنویسم،مکانی که خاطره نویسان برایش خاطره ها نقل خواهند کرد و قلم زنان در باره اش خواهند نوشت میدان عاشورا نا آبادی که به نام سرور آزادگان امام حسین علیه السلام آباد شد.
ورود به میدان عاشورا؛
پس از بدرقه ی هیأت های سویز و مزینان، در قالب دسته ی زنجیر زنی به سوی میدان عاشورا حرکت کردیم و به طور انتخابی در زیر سقف و روی سکوی هایی که با زحمت عزیزان مان آماده شده بود آرام گرفتیم این مکان شریف در واقع سر پناهی شد تا از تابش مستقیم گرمای سوزان کویر در امان باشیم امسال میدان عاشورا پذیرای عزادارانی بود که از داغی هوا مستأصل شده بودند و می خواستند هرچه زودتر خود را به سایبان میدان برسانند هر کس بر سکو می نشست و قطرات ریز آب های خوش بو و معطر را بر سر و روی خود حس می کرد آهسته و بلند لب به دعا می گشود دعای خیر برای عاقبت به خیریِ بانیان و دست اندرکاران و خیران و همه ی کسانی که با تلاش و فعالیت شبانه روزی خود مکان آسایش و آرامش مردم را در میدان عاشورا فراهم کرده اند بدیهی است در هر بخشی از روستا که خشتی روی خشت گذاشته شود نشان آبادی و زنده بودن و کسب آبرو و افتخار برای تک تک مردم روستاست.
زن و مرد و کوچک و بزرگ و پیر و جوان در جایگاه مستقر شدند برنامه ها طبق سنوات قبل آغاز شد اما دریغ از یک سلام و خیر مقدم به آمدگان و دریغ از یک حاضرین و گزارش کوچک از کارهای بزرگ و دریغ از یک خدا قوتِ ناقابل به کربلایی حسین آقا هیئتی و معاونان و...بگذاریم و بگذریم!
مستمعین در زیر سایبان خنک آرام و قرار گرفتند ولی تعزیه خوانان ناگزیر باید در زیر تابش گرمای خورشید ایفای نقش می کردند که جا دارد به تحمل و صبر همه ی عزیزان تعزیه خوان و فارس (فهرست) گردان و عزیزانِ خدمات رسان، دست مریزاد و خدا قوت بگوییم و برایشان بهترین ها را طلب کنیم .
آنچه مرا به تفکر واداشت صبر حضرت زینب(س) در روز عاشورا بود کربلایی اصغر آقارا در ایفای نقش حضرت زینب(س) دیدیم که از ابتدا تا انتهای تعزیه حضور داشتند و شاهد رفتن مردان به میدان و استقبال از شهدا و دیدنِ حوادثِ آن روز بودند آنچه دیدیم شبیه خوانی بود که با واقعیت های عاشورا فرسنگ ها فاصله دارد کمی بیندیشم بر مصیبت های آن روز و احوالات شیر زن کربلا زینب کبری...
ادامه دارد

بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 124 تاريخ : شنبه 12 شهريور 1401 ساعت: 21:30