آداب و رسوم بهمن آباد در گذشته و حال (6)

ساخت وبلاگ

مادر عروس داماد دوست است و پدر عروس...
به دلیل مهربانی های مادر عروس که در غیاب پدر عروس برنامه دیدار دختر و دامادش را فراهم می کرد از قدیم مادرها را داماد دوست می دانستند و پدر عروس را...
البته دامادها هم نظر بهتری به مادرخانم شان داشتند با همین نگاه در حمل علف از صحرا و آوردن چند بغل هیزم و بِجه (وجین) و دیگر کارها مادر زن را یاری می کردند حتی گاهی به بهانه آب آوردن از چشمه برای مادر خانم، برنامه دیدار با زن عقد کرده میسر می شد که البته خانم های همسایه و فامیل های نزدیک هم به یاری این دو جوان می شتافتند و قرار ملاقات را در خانه های خودشان ترتیب می دادند در این بین مادر عروس باید از دروغ مصلحتی کمک می گرفت و می گفت صفورا دِخَنِه گُس، رِفتَه تریت کنه العون مِیَه (صفورا رفته ی طویله برای علوفه دادن به گاو)
یک سال در عقد بودن یعنی لحظه های استرس عروس و داماد اما این دو جوان صبور بودند و می دانستند این نیز بگذرد به ویژه که پدر خانواده دیر یا زود برای کار کردن به تهران می رود و ملاقات ها سهل و آسان می شود
با سفر کردن پدر عروس موجی از شادی خانواده داماد را فرا می گرفت خوش بختانه در همه ی این کش و واکش ها و سخت گیری ها هرگز سخنی از دلسرد شدنِ داماد و یا سخن از جدایی مطرح نمی شد
زن و شوهرهای قدیم و امروزی؛
در گذشته زن و شوهر باهم زندگی می کردند و امروزه بی هم (هرکس برای خودش زندگی می کند)
در زندگی زناشوییِ دیروز، سازگاری و قناعت و خداباوری و رحم و مروت و محبت و همیاری و همکاری و همدلی موج می زد
زن دیروز کیسه و حساب جداگانه نداشت از این رو صبح زود که بیدار می شد با نام خدا و با عشق، خانه و حیاط را آب و جاروب می کرد و ناشتا را روی سفره می چید مرد نیز صبح کله سحر با بسم الله کارش را شروع می کرد زن و مردِ درس نخوانده ی دیروز درس عشق و یکدلی و محبت و ایثار را آموخته و از بَر بودند و زن و مرد به اصطلاح درس خوانده ی امروز ...بگذریم!!!

ادامه دارد

بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 81 تاريخ : شنبه 13 اسفند 1401 ساعت: 14:31