سفرنامه ی بهمن آباد (3)

ساخت وبلاگ

هشتم آذر 1402

هر کس زادگاهی دارد که به آن سر زمینِ مادری می گوید
هر کس جا و مکانی را که در آنجا به دنیا آمده وطن و پاره تن می نامد
هر کس در سینه اش عشق و شاید هم عشق هایی را می پروراند که یکی از آن ها وطن اوست
هر کس به گونه ای متفاوت عشق هایش را به پای وطنش می ریزد
هرکس به نحوی با زادگاهش عشق بازی می کند
عشق ورزیدن به زادگاه ویژگی همه ی موجودات است به همین دلیل بسیاری از حیوانات را نمی توان از زادگاه شان راند به ویژه موجوداتی که بال پرواز دارند در غیر زادگاه شان ماندنی نیستند این مهم را خیلی ها تجربه کرده اند.
از سفرم به بهمن آباد می گفتم از پهن دشت کویر که برایم عزیز است
شب 5 شنبه وارد زادگاهم شدم از چگونگی بر گزاری دو مراسمِ همزمان که اولی سالگرد بود و دیگری مراسم تشییع و خاکسپاری پرسیدم
ساعت 8 بامداد روز 5 شنبه بلندگو صدای گوینده را به گوش ها رساند که می گفت: ساعت 9 بامداد مراسم تشییع جنازه ی مرحوم اکبر آقا از خانه ی پدریِ خدا بیامرز آغاز می شود زودتر از موعدِ اعلام شده در محل یعنی خانه ی مرحوم دایی رضا قلی حضور یافتم پیش از من خیلی ها آمده بودند در حال تسلیت گفتن به صاحبان مصیبت بودم که تابوت حامل مرحوم اکبر علی دایی را آوردند فضای حیاط پر شد از گریه و شیون بازماندگان به ویژه که با اصرار آن ها تابوت را داخل اتاقی بردند که روز قبل، مرحوم اکبر آقا جان به جانان تسلیم کرده بود بدیهی است که در این مکان گریه ها به اوج می رسند در این میان یکی می گفت تابوت را حمل کنید دیگری می گفت بگذارید گریه کنند و تخلیه شوند!...
ادامه دارد

بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 32 تاريخ : چهارشنبه 15 آذر 1402 ساعت: 19:03