در باره اسماعیل نوروز(شوهر عمه ام)

ساخت وبلاگ

شب نشینی هایت را خوب به یاد دارم به ویژه که هرگز در پی نوبتی کردن رفت و آمدها نبودی نشنیدم گله ای داشته باشید از بابت نیامدن و دیر آمدن کسی که به خانه اش رفته بودید،بی ریا بودی و هرگز انتظار پذیرایی خارج از عرف را از میزبان نداشتی،نه تنها در این خصوص سر زنش از زبانت نشنیدم بلکه  به ساده برگزارشدن شب نشینی ها دلخوش بودی.

آن چه از شما می دانم،اهل کینه و قهر نبودید و اگرهم از کسی رنجیده خاطر می شدید این شما بودید که برای آشتی قدم پیش می گذاشتید چنین صحنه های خوبی را بارها شاهد بودم.

عمو اسماعیل؛شما و دیگر خوبانِ بهمن آباد که رفتید خیلی چیزها فرق کرد نسل جدید با روحیات شما و آثار گذشته آشنایی ندارند از این نگاه،طبیعی است قدر دان نسل پیش نباشند و نیستند ولی ما که با شماها بودیم خوب می دانیم چه گنجینه هایی را به حکم ضرورت با دست خود به خاک سپردیم و خوب می دانیم  گورستان بهمن آباد پر است از گوهرهای گرانبهایی که تا بودند قدرشان ندانستیم.

ما خوب می دانیم شما،سال ها در هیئت به عنوان خادم خدمت صادقانه داشتید و با این که از جانب پزشکان منع شده بودید ولی به خدمت تان در آشپزخانه ادامه می دادید.

در پایان،سلام ما را به عمه ام و فرزندت محمد علی(مندلی) برسان ما برای شادی روح شما دعا می کنیم و صلوات می فرستیم شما هم از ما راضی باشید. صلوات

بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : باره,اسماعیل,نوروزشوهر, نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 220 تاريخ : سه شنبه 24 مرداد 1396 ساعت: 10:28