سفر نامه بهمن آباد تیر ماه 1401(قسمت دهم)

ساخت وبلاگ

هیچ کجا همچو وطن نباشد

دوست تر از پاره ی تن نباشد
امام زادگان بهمن آبادا
در ساعات پایانی سفر به محل امام زاده ها رفتم در یک لحظه به دورانی فکر کردم که فضای حرم امام زاده ها متناسب حضورِ مردم روستای خودمان و زائران روستاهای مجاور بود ولی با افزایش جمعیت و سهل شدنِ سفر، توسعه فضای حرم امام زاده بیش از پیش احساس می شد که جا دارد خدا قوت بگوییم به بانیان و خیرین و دست اندر کاران و همت کنندگان و کمک کنندگانی که برای توسعه این مکان شریف گام های مؤثر بر داشته اند
نوشتن در باره ی امام زاده ها نیازمند فرصت و زمانِ مستقل است که ان شاءالله پیش خواهد آمد و به آن خواهیم پرداخت
از مزار که به خانه بر گشتم برای تجدید خاطرات دوران کودکی به روی پشت بام گِلی(روی گُمبِزی) رفتم اما شوربختانه بر خلاف آن روزها هرچه چشم چرخاندم هیچ کدام از همسایه های پدری را ندیدم و هیچ صدایی از هیچ خانه ای بر نمی خاست
مرحوم ابراهیم و مرحوم حاج محمد علی
مرحوم کربلایی حسن کبله غلامرضا و مرحوم کربلایی اکبر و مرحوم محمد
مرحوم علی اکبر فدایی
مرحوم عمو حاج محمد
مرحوم حاج حسن فتحی
مرحوم عیسی کربلایی علی و دیگر همسایه های آنسوی کوچه را ندیدم از پله ها که پایین آمدم به عکس مرحوم والدین خودم چشم دوختم با هر دو عزیز سفر کرده سخن ها گفتم و خاطرات روزهای طلاییِ با هم بودن را مرور کردم و به سفرم پایان دادم وارد مشهد که شدم در مسیر، بارگاه حضرت امام رضا(ع) چشم نواز شد به محض ورود به خانه چون زائری بودم که برای پر کردنِ کوله بار خالی اش رضا رضا می گوید با همین نگاه، دست به قلم شدم و یک شعر ناقابل بنام امام رضا(ع) سرودم.
سفرنامه پایان یافت ان شاءالله تا سفری دیگر و سفر نامه ای دیگر
پایان

بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 149 تاريخ : شنبه 18 تير 1401 ساعت: 19:18