آیا در کربلا بین لشکر ابن زیاد کسی نبود که حقانیت امام حسین علیه السلام را تصدیق کند؟
پاسخ؛فراوان بودند اما...
ار گفتگوی امام علیه السلام و عمر سعد در عصر تاسوعا چنین بر می آید که حتی عمر سعد هم به حقانیت امام(ع) پی برده بود و منطق حضرت را قبول و تصدیق می کرد تنها عذرش ترس از بی رحمى و قساوت یزیدیان بود که بهانه ای بیش نبود! زیرا بر خلاف آنچه پسر سعد از ترس واکنش عبیدالله در برابر مخالفتش با جنگ و پیوستن به حسین(ع) می گفت دنیا خواهی و حب نام و نان و مقام او را به بد عاقبتی و نکبت کشاند.
اسناد می گویند:عبیدالله که از تواناییهای عمر بن سعد در مبارزات و جنگها باخبر بود و وی را در میان هواداران بنیامیه، مناسب نبرد با امام حسین علیهالسلام میدید، به وی پیشنهاد فرماندهی سپاه رزمی خویش بر ضد امام حسین علیهالسلام را داد و تنفیذ حکومت ری را مشروط به پایان بخشیدن ماجرای قیام امام حسین علیهالسلام نمود.
عمر بن سعد در آغاز برای پذیرش این أمر مهم از خود تردید و دو دلی نشان داد، ولی در برابر تطمیعهای شیطانی عبیدالله تسلیم شد و پیشنهادش را پذیرفت و فرماندهی سپاه یزید بن معاویه را بر ضد امام حسین علیهالسلام بر عهده گرفت
عبیدالله پسر سعد را تهدید نکرد بلکه تطمیع کرد و این روش جواب داد تا جایی که وقتی امام علیه السلام در پایان مذاکره ی بی نتیجه ی عصرگاه تاسوعا رو به پسر سعد فرمود: امیدوارم که از گندم عراق نخورى ابن سعد گستاخانه و به استهزا گفت: جو عراق مرا کافى است و چنین شد که روز عاشورا رو به لشکر تحت فرمانش فریاد بر آورد؛بروید به عبیدالله خبر دهید ابن سعد نخستین کسی بود که نخستین تیر را به سوی حسین بن علی پرتاب کرد! لعنت الله...
برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 57